مدیریت دولتی عامل رکود موزه‌هاست/ به تعامل با مدیریت جدید شهری اصفهان امیدواریم

مدیر موزه موسیقی اصفهان گفت: اگر نتوانیم موزه را برای بازدیدکننده جذاب کنیم، اگر استاندارد موزه را رعایت نکنیم، اگر نمی توانیم از اشیاء موزه نگهداری کنیم، نباید موزه داری کنیم.

خبرگزاری ایمنا - سرویس فرهنگ و هنر : سال ها پس از ساخت سی و سه پل، پل خواجو، میدان نقش جهان و... دو شهروند اصفهانی به نام «شهریار شکرانی» و «مهرداد جیحونی» با هزینۀ شخصی، یک جاذبۀ جدید برای اصفهان خلق کرده اند و آن هم موزه ای برای موسیقی است. موزه ای که نامش در لیست جاذبه های گردشگری اصفهان در تورهای گردشگری خارجی جا باز کرده، آن قدر که وقتی مدیر موزۀ لوور پاریس به اصفهان می آید تنها از این موزه بازدید می کند.

به بهانۀ تمجید مجلۀ «گاردین» از این موزۀ دیدنی، «شهریار شکرانی» که به گفتۀ خودش، طرح های بزرگ تر از موزۀ موسیقی برای افزایش جاذبه های گردشگری اصفهان در ذهن دارد و منتظر یک دست یاری­گر است، میهمان ایمنا شد تا از تلخ و شیرین موزه داری در اصفهان بگوید:

از خودتان بگویید نسبت شما با موسیقی چگونه آغاز شد؟

پدرم به موسیقی سنتی علاقۀ بسیار داشتند و همیشه به این موسیقی گوش می کردند، به این ترتیب من در منزل با موسیقی سنتی انس گرفته بودم و از سن ۱۴ سالگی نیز شروع به آموختن ساز ویولن کردم و سپس ساز کمانچه را فراگرفتم. وقتی ۱۸ ساله بودم یعنی از سال ۷۲ به عنوان مدرس موسیقی فعالیت داشتم. سال ۸۲ آموزشگاه موسیقی «سپاهان سینا» که بزرگ‌ترین آموزشگاه موسیقی اصفهان است با مدیریت من راه افتاد و از سال ۹۴ نیز «موزه موسیقی اصفهان» را به همراه شریک عزیزم «مهرداد جیحونی» راه اندازی کردیم.

ایدۀ تأسیس موزۀ موسیقی اصفهان چگونه شکل گرفت؟

من و آقای جیحونی از سال ۷۲ در یک گروه موسیقی به نام گروه موسیقی چاوش با یکدیگر آشنا شدیم، ما هردو در این گروه موسیقی به عنوان نوازنده فعالیت داشتیم و همکاری ما از آنجا شروع شد؛ من و آقای جیحونی در آموزشگاه های مختلفی تدریس می کردیم و یا در گروههای مختلفی نوازندگی می کردیم و هردوی ما به جمع آوری ساز علاقمند بودیم، سازهای مختلفی را از نقاط مختلف ایران جمع آوری می کردیم و یا هرجایی که با سازی با مشخصات خیلی ویژه مواجه می‌شدیم مثلاً اگر سازی قدیمی بود و یا سازنده خاصی داشت آن را جمع آوری می کردیم.

این مسئله درنهایت به تأسیس موزه منتهی شد و زمانی بود که من در آموزشگاه «سپاهان سینا» نشسته بودم و یک گروه گردشگر خارجی وارد آموزشگاه شدند و راهنمایشان به من گفت که توریست ها علاقمند هستند سازهای ایرانی را ببینند و بشنوند؛ این عاملی شد که من به این موضوع فکر کنم که بهتر است در آموزشگاه، فضایی را به نمایش سازها اختصاص بدهیم که هم گردشگران خارجی با آن ها آشنا شوند و هم اینکه برای هنرجویان آموزشگاه نیز سودمند باشد چراکه خیلی وقت ها پیش می آمد که هنرجویان می آمدند و می خواستند سازی را انتخاب کنند و خیلی دوست داشتند که یک فضایی وجود داشته باشد و بتوانند سازهای مختلف را از نزدیک ببینند و راحت تر سازی انتخاب کنند. درواقع جرقۀ اولیۀ ایجاد موزه از اینجا ایجاد شد و این ایده به مرور شکل گرفت و طی چند سال پخته شد و به موزه تبدیل شد.

در طرح اولیه، موزه موسیقی اصفهان در ۷ فاز تعریف شد، تا سال گذشته تنها ۲ فاز کاملاً اجرایی شد. فازهای دیگر موزه در چه مرحله ای قرار دارند؟

در فاصله یک سال گذشته تاکنون، بخش سازهای ملل به موزه افزوده شد و فعلاً در حد یک ویترین بزرگ به معرفی این سازها اختصاص داده شده و درحال تکمیل است.

همچنین در بحث معرفی شخصیت های بزرگ موسیقی ایران، ما پیش از این بخش کوچکی از موزه را به معرفی موزیسین های اصفهانی اختصاص داده بودیم اما این موضوع با کلیت تفکر موزه همخوانی نداشت، چراکه موزه موسیقی اصفهان درست است که در شهر اصفهان است ولی قرار نیست فقط معرف موسیقی اصفهان باشد هرچندکه ما به دلیل اینکه موزه در اصفهان است نگاه ویژه ای به موسیقی اصفهان داشتیم و در بخش معرفی بزرگان موسیقی ایران ابتدا موسیقی‌دان های اصفهانی را معرفی کردیم، ولی برنامۀ ما این است که در بخش معرفی شخصیت های بزرگ موسیقی، موزیسین های کل کشور معرفی بشوند. یکی از اقدامات ما در سال جاری این است که در این بخش کار می کنیم، بدین نحو که درحال تهیۀ تعداد زیادی تابلوی نقش برجسته از موسیقیدان های بزرگ ایران هستیم.

بخش تاریخ موسیقی ایران نیز یکی دیگر از بخش هایی بود که در سال گذشته فعالیت هایی را برای راه اندازی آن در موزه انجام دادیم و سالنی را به این موضوع اختصاص خواهیم داد. اسنادی مربوط به موسیقی ایرانی با قدمت بیش از ۶ هزار سال پیش در موزه های مختلف موجود است و باتوجه به اینکه امکان تهیه اصل این اسناد برای ما مقدور نیست تلاش می کنیم حداقل تصاویر آن ها و یا مولاژی از این اسناد را تهیه کنیم که بازدیدکننده با یک گردش در این سالن بتواند یک دوره تاریخ موسیقی ایرانی را به روایت اسناد مشاهده کند؛ فاز اجرایی این بخش هنوز شروع نشده است اما تعدادی کتاب های خطی را تهیه کردیم و با موزه های مختلف درحال مذاکره ایم تا اجازه دهند عکس یا مولاژ اسناد مورد نظر را تهیه کنیم و امیدوارم این فاز تا ۶ ماه دیگر اجرایی شود.

بخش دیگری که در سال جاری به موزه افزوده شد این است که ما در سالن های موزه، تلویزیون‌هایی را راه‌اندازی کرده ایم و راهنمای موزه همزمان با معرفی سازها، فایل های صوتی و تصویریِ نواخته شدن ساز معرفی شده را همزمان برای بازدیدکنندگان پخش می کند و این موضوع به ویژه در بخش معرفی سازهای محلی بر جذابیت موزه افزوده است.

بخش دیگر نیز کتابخانۀ موزه است. ما جمع آوری کتاب های مرتبط با موسیقی ایران را از همان ابتدای تأسیس موزه شروع کرده بودیم و درحال حاضر بیش از هزار جلد کتاب داریم اما هنوز هم باید تکمیل‌تر شود و این بخش به موازات بخش تاریخ موسیقی ایران درحال پیگیری است، البته ترجیح می دهیم کتاب های خطی را در بخش تاریخ موسیقی و نه در بخش کتابخانه ارایه کنیم و کتابخانه را به عنوان مکان ارایه مجموعه یکتاب هایی لازم برای اهل موسیقی اختصاص دهیم و کتاب های خطی در بخش تاریخ موسیقی درمعرض دید بازدیدکنندگان قرار بگیرد. البته هنوز مشکل اصلی ما فضای موزه است و فضای کنونی موزه برای این حجم فعالیت بسیار کوچک است، ما چیزی حدود ۴ یا ۵ برابر فضای فعلی را احتیاج داریم البته یک واحد مسکونی دیگر درست در همسایگی فضای کنونی موزه درحال افزوده شدن به موزه موسیقی اصفهان است و درمجموع ۳ واحد مسکونی به این موزه اختصاص داده می شود که مجموعاً فضای موزه موسیقی اصفهان حدود ۷۰۰ متر خواهدشد که بازهم کافی نیست.

این امکان وجود نداشت که قبل از افتتاح موزه، در تعامل با شهرداری یا اداره کل میراث فرهنگی، فضای بزرگ‌تری را به این موزه اختصاص داد؟

واقعاً این امکان وجود نداشت. رویکرد اداره کل میراث فرهنگی این است که برای سرپا نگه داشتن خانه های قدیمی که زیرمجموعه میراث هستند این خانه ها را برای موارد این چنینی واگذار کند که البته شرایط واگذاری مخصوصی دارد، ازجمله اینکه فرد متقاضی باید مرمت این خانه ها را به عهده بگیرد و هزینه ی مرمت به قدری بالاست که گاهی برای شما صرفه می کند که بروید جایی را اجاره کنید! مثلاً مرمت یکی از خانه هایی که ما با اداره کل میراث فرهنگی اصفهان وارد مذاکره شدیم چیزی حدود ۲ میلیارد تومان بود که اصلاً برای ما امکان پذیر نبود.

ازطرفی، ترجیح شهرداری نیز بر این است که فضاهای این چنینی زیرمجموعه ی شهرداری باشد یعنی موزه متعلق به شهرداری باشد و نهایتاً ما برای اداره ی موزه به عنوان عضو هیئت امنای موزه فعالیت کنیم و البته ما با این شرط نیز موافق نیستیم؛ اگر بنا باشد موزه ای متعلق به شهرداری باشد موزه موسیقی تهران را داریم، موزه موسیقی تهران موزه بسیار خوبی است اما شهرت موزه موسیقی اصفهان به مراتب بیش‌تر از موزه موسیقی تهران است و باوجودی که موزه موسیقی تهران هم در نقطه بسیار خوبی از شهر تهران قرار گرفته و یکی از عمارت های قدیمی با نمای بسیار زیبا به این موزه اختصاص داده شده و هم فضای بسیار مناسب تری نسبت به موزه موسیقی اصفهان دارد و هم هزینه ای شاید صدها برابر موزه اصفهان را دارد، ولی موضوع این است که هرجایی که مدیریتش به بخش دولتی واگذار شود این ایراد را دارد که تلاش برای ارتقاء و پیشرفت کاهش می یابد و یا بسیار اندک است، اما در بخش خصوصی تلاش برای بقا و زنده ماندن، از راکد شدن جلوگیری می کند و بنابریان دائم فکرتان به کار می افتد که به سمت جلو حرکت کنید.

باتوجه به این موضوع ما نمی خواستیم که موزه موسیقی اصفهان نیز به سرنوشت موزه های دولتی گرفتار شود و به همین دلیل تصمیم گرفتیم زیرمجموعۀ شهرداری نباشیم و درنهایت به شهرداری نیز اعلام کردیم که ما تا زمانی که بتوانی سرپا بایستیم تلاشمان را می کنیم و اگر روزی خدای ناکرده برحسب اتفاقی نتوانیم روی پایمان بایستیم و نتوانستیم ازپس هزینه های موزه به صورت جدی برآئیم، درآن صورت با شهرداری مذاکره می کنیم تا بتوانیم موزه را حفظ کنیم و شهرداری با موزه وارد مشارکت بشود. ولی موضوع این است که شهرداری به هیچ عنوان حاضر نمی شود که برای یک کار فرهنگی که در آن ذی نفع نیست ملکی را در اختیار ما قرار دهد، البته ما مشکلی نداریم که شهرداری نفعی داشته باشد اما به شرطی که تصمیم گیرنده نباشد، اگر شهرداری منفعتی ببرد چه از بُعد اقتصادی و چه از بُعد تبلیغاتی ما هیچ مشکلی نداریم اما شرطش این است که مدیریت و تصمیم گیری دربارۀ موزه به هیچ عنوان توسط شهرداری انجام نشود.

موزۀ موسیقی اصفهان از چه راه‌هایی برای سرپا ماندن، درآمدزایی می کند؟

موزه موسیقی اصفهان خوشبختانه سرپاست و جزء معدود موزه های کشور است که سرپاست و شاید اکنون حتی موزه های دولتی نیز سرپا نیستند و اگر کمک های دولتی نباشد امکان ندارد به حیاتشان ادامه دهند.

موزه موسیقی اصفهان در سال اول ازسوی آموزشگاه «سپاهان سینا» که حدود ۱۵ سال است فعالیتش را ادامه می دهد و به هرحال جافتاده است و درآمد خودش را دارد حمایت مالی می‌شد، اما در سال دوم هیچ حمایتی حتی ازسوی این آموزشگاه نیز برای موزه نبود و موزه موسیقی اصفهان کاملاً روی پای خودش ایستاده است و واقعیت مطلب این است که این پابرجایی با فروش بلیت و فعالیت های جانبی موزه صورت گرفته است.

سازمان میراث فرهنگی یک حرکت خیلی خوبی انجام داده و برای اینکه مکان های این چنینی بتوانند زنده بمانند انجام یکسری فعالیت های جنبی درکنار کار اصلی موزه را مجاز می داند، مثلاً ما یک کافی شاپ در موزه داریم که به صورت جداگانه کار می کند و درآمد خاص خودش را دارد البته با اختلافی هم که با صنف کافی شاپ ها داشیم ما فقط می توانیم بازدیدکننده های موزه را پذیرایی کنیم اما همان هم برای موزه کمک هزینه است، یا مثلاً فروشگاهی در موزه است که در آن لوازم مرتبط با موزه به فروش می رسد مثل لوازم موسیقی، صنایع دستی مرتبط با موسیقی و یا سی‌دی های آثار موسیقی که از این طریق نیز به موزه کمک می شود.

همچنین ما صندوقی داریم به نام صندوق کمک های مردمی موزه که البته این موضوع را به زبان فارسی بر روی این صندوق ننوشته ایم چون متأسفانه از طرف همشهریان کمک های نقدی خیلی کم انجام می شود ولی توریست های خارجی بسیار به آن کمک می کنند، یعنی یک بخش بزرگی از درآمد موزه ازطریق کمک هایی است که گردشگران خارجی به صورت نقدی به موزه انجام می دهند، حتی گردشگری داشتیم که هزینه ای حدود ۲۰۰ دلار کمک کرد و ۲۰۰ دلار چیز کمی نیست. اینها مجموعاً توانسته موزه را سرپا نگه دارد به اضافۀ اینکه موزۀ ما درحال حاضر یکی از مکان های شناخته شدۀ توریستی ایران است. تاکنون از بیش از ۱۰۰ کشور دنیا و با رقم قابل توجهی از گردشگر برای بازدید از این موزه به اصفهان آمده اند و من فکر می کنم تعداد بازدیدکنندگان موزه موسیقی اصفهان از تمام موزه های کشور چه موزه های دولتی و چه خصوصی بالاتر است.

درحال حاضر بهای بلیت موزه موسیقی اصفهان چقدر است؟ بالا بودن بهای بلیت موزه بر روی تعداد بازدیدکنندگان چه تأثیری خواهد داشت؟

بلیت موزه برای هم‌وطنان ۱۰ هزار تومان و برای گردشگران خارجی ۳۰ هزار تومان است. بالابودن بلیت قطعاً روی تعداد بازدیدکننده تأثیر دارد، خصوصاً در شهری مثل اصفهان که مردم یک مقدار اقتصادی‌تر به قضیه نگاه می کنند.

در روز جهانی موزه ها، سازمان میراث اعلام کرده بود که موزه ها رایگان است حدود ۴۰۰ نفر بازدیدکنندۀ ایرانی به موزه موسیقی اصفهان آمدند، اما ما هیچکدام را به موزه راه ندادیم! و اعلام کردیم که موزۀ موسیقی اصفهان رایگان نیست؛ چراکه معتقدیم این فرهنگ باید جابیفتد که مردم باید برای فرهنگ پول خرج کنند، مردمی که برای یک پیتزا ۲۰ هزار تومان پول می دهند باید درک کنند که مبلغ ۱۰ هزار تومان برای دیدن یک موزه و شنیدن موسیقی و آشنایی با فرهنگ کشورشان رقم زیادی نیست. البته ما با برخی ارگان ها قراردادهایی داریم که تخفیف هایی را به بازدیدکنندگان خواهیم داد ازجمله اینکه با آموزش و پرورش قرارداد داریم و بلیت موزه برای دانش آموزان به شرطی که ازطرف مدارس هماهنگ شده باشند ۵۵۰۰ تومان است، همچنین برای دانشجویان نیز تخفیف ویژه داریم و یا برای اهالی موسیقی و افرادی که ازطرف آموزشگاه های موسیقی به موزه می آیند تخفیف های خاصی درنظر گرفته شده است؛ اما بازهم اصرار ما برای اینکه بازدیدکننده ای بصورت رایگان موزه را بازدید نمی کند این است که این فرهنگ را باید ایجاد کنیم که مردم باید برای فرهنگ هزینه کنند.

علاوه بر وظیفه ای که مدیریت کلان شهری در فرهنگسازی می تواند داشته باشد، شما در سطح مدیریت خرد چه اقدامی خواهید داشت تا موزه جزئی از زندگی روزمره مردم باشد؟

ابتدا باید عرض کنم که تلاش آموزش و پرورش در این زمینه ارزنده است اما کافی نیست، این موضوع قابل تقدیر است که آموزش و پرورش هفته ای را به عنوان هفته آشنایی دانش آموزان با موزه ها درنظر گرفته است، البته به غیر از آن در طول سال نیز موزه هایی که ازنظر آموزش و پرورش دارای استانداردهای لازم هستند برای بازدید معرفی می شوند و همه اینها به فرهنگسازی کمک خواهدکرد. اما دراین میان موزه ها و موزه داران نیز نقش بزرگی دارند، ما اگر نتوانیم موزه را برای بازدیدکننده جذاب کنیم، اگر استاندارد موزه را رعایت نکنیم انتظاری هم نمی توانیم داشته باشیم. اگر ما نمی توانیم از اشیا موزه مان نگهداری کنیم نباید موزه داری کنیم. ما تلاشی که در موزه موسیقی اصفهان داشتیم این است که موزه، موزه ای باشد که زنده است. باید توجه داشت که موزه فقط این نیست که اشیاء قدیمی را در آن به نمایش گذاشت و از آن بازدید کرد؛ متأسفانه ذهنیتی برای همه وجود دارد که موزه حتماً باید محلی برای قرارگرفتن چیزهای قدیمی باشد، حتی متأسفانه فرهنگستان زبان فارسی نیز معادل فارسی موزه را «دیرین‌کده» قرارداده که معادل خوبی نیست و همان ذهنیت گذشته را متبادر می کند درصورتی که موزه ها انواع و اقسام مختلفی دارند اصلاً ممکن است به موزه ای وارد شوید و حتی یک شیء قدیمی در آن موزه نباشد. ما در موزه موسیقی اصفهان تلاش کردیم که غیر از بحث بازدید از اشیاء که بخشی از آن ها هم قدیمی است بیش از همه روی تنوع لوازم موسیقی و تنوع سازهای ایرانی تکیه کنیم و بازدیدکننده علاوه بر اینها بتواند در موزه موسیقی زنده را ببیند و بشنود و درواقع بتواند برآیند کلی موسیقی را در موزه درک کنند.

در موزه موسیقی اصفهان علاوه بر برنامه های جنبی، ورک شاپ نیز برای بازدیدکنندگان داخلی و خارجی برگزار می کنید؟

یکی از معضلاتی که موزه موسیقی اصفهان داشته این است که سالن اجتماعات موزه حدود ۳۰ نفر ظرفیت دارد که ظرفیت بالایی نیست، به همین دلیل ما با اخذ مجوز ازسوی سازمان میراث فرهنگی، سالن دیگری را در مکان دیگری ایجاد کردیم که حدود ۷۰ نفر ظرفیت دارد ولی با فضای فعلی موزه فاصله دارد و فعلاً از این سالن برای ورک شاپ ها یا برای کارهایی مثل رونمایی از کتابها و معرفی آن‌ها یا رونمایی از سی‌دی ها یا معرفی سازهای ابداعی سازندگان استفاده می کنیم. خوشبختانه در فضای جدیدی که به موزه الحاق می شود سالن نیز مجدد به داخل موزه برمی گردد که حدود ۱۰۰ نفر گنجایش دارد و با طراحی پست مدرن و حال و هوای سنتی ایجاد می شود و فعالیت های ذکر شده به این سالن موزه منتقل خواهد شد.

ما حتی درحال تعریف برنامه های ویژۀ موسیقی برای توریست های خارجی هستیم، به این صورت که ما بازدیدهای ویژه ای با عنوان تورهای یکروزه و سه روزۀ موسیقی داریم که در این روزها برنامه های ویژه ای برای توریست های تخصصی موسیقی خواهیم داشت و بازدید از موزه موسیقی اصفهان و همچنین تماشاکردن یک برنامه کنسرت بخشی از آن است؛ ضمن اینکه موسیقی محلی را نیز به آنها ارائه می کنیم و حتی در فضاهای سنتی و خاص شهر نیز بازدیدهایی خواهیم داشت مثل بازدید از پل خواجو و بازدید از آن بخشی که آوازه خوان‌های اصفهانی آواز می خوانند و یا بازدید از اتاق موسیقی عالی قاپو و یا بازدید از تالار چهلستون و نقاشی های مرتبط با موسیقی این کاخ و همچنین ملاقات با اساتید موسیقی و حتی بازدید از آموزشگاه ها و کارگاه های آموزش موسیقی بعضی از سازها مثل ساز دف که می توان درمدت دو یا سه روز یک مقدار تکنیک های آن ساز را به صورت ابتدایی به توریست ها آموزش داد.

موضوع دیگر این است که در موزه موسیقی اصفهان برنامه های ویژه ای نیز برای دانشجویان اختصاص داده شده است ازجمله اینکه بعضی از کلاس های دانشگاه های موسیقی اصفهان مثل کلاس سازشناسی دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی و دانشگاه سپهر که درحال حاضر تنها دانشگاه هایی هستند که در اصفهان به صورت تخصصی بر روی موسیقی کارمی کنند در موزه موسیقی اصفهان برگزار می شود، همچنین دانشجویان معماری مباحثی مانند درس طراحی موزه را این موزه برگزار می کنند.

به موسیقی تلفیقی با سایر ملل نیز پرداخته اید؟

ما در این مدت با تعدادی از موزیسین هایی کشورهای دیگر مرتبط شدیم، حتی برنامه هایی گذاشتند و از ما نیز دعوت کردند که گروهی را برای ایجاد یک گروه تلفیقی از موسیقی به آن کشورها اعزام کنیم، مثلاً از برلین دعوت کردند که با شکل گیری یک گروه موسیقی، کنسرتی با تلفیق موسیقی ایرانی و موسیقی غربی برگزار کنیم، از اسپانیا نیز دعوت داشتیم تا گروهی را برای تلفیق موسیقی ایرانی و موسیقی فلامینکو ایجادکنیم؛ ولی ما هنوز در موزۀ خودمان کار تلفیقی انجام نداده ایم جز اینکه سعی کردیم توریست هایی که نوازنده نیز هستند نواختن سازهای مشابه ساز تخصصی خودشان را در موزه موسیقی اصفهان تجربه کنند، مثلاً اگر نوازنده ای گیتار می نوازد ما نیز برای او زمانی را اختصاص خواهیم داد تا با ساز تار آشنا بشود و نوازندگی کند، یا نوزاندگان ویولن می توانند در موزه موسیقی اصفهان ساز کمانچه را دست بگیرند و بنوازند و همچنین نوازندگان سازهای کوبه ای سعی می کنند با تنبک یا دف آشنا می شوند.

اطلاع رسانی ورک شاپ ها و برنامه هایت موزه موسیقی اصفهان از چه طریقی انجام می شود؟

از طریق کانال تلگرام و اینستاگرام موزه و همچنین آموزشگاه سپاهان سینا.

وب سایت موزه موسیقی اصفهان فعالیت چشمگیری ندارد، چرا؟

بله متأسفانه درست است اما موزه ما موزه ی نوپایی است و هنوز ۲ سال از افتتاح این موزه نمی گذرد و فکرمی کنم علی‌رغم نوپایی، نمره قبولی را بدست آورده است. اما نکته این است که ما در هر بخشی که بخواهیم به صورت جدی فعال بشویم باید یک بخش هزینه برایش کنار بگذاریم و یکی از تفاوت‌های عمده ی مدیریت دولتی و خصوصی همین است؛ مدیریت خصوصی فایده ی هزینه اش خیلی کوتاه مدت است یعنی شما نمی توانید در ابتدای کار برای فایده ی بلند مدت و برنامه های بلندمدت هزینه کنید مگر اینکه سرمایه کافی برای این منظور داشته باشید، بنابراین مجبور هستید که ابتدای کار سرمایه گذاری اتان را به بخش هایی ببرید که فایده اش خیلی سریع عایدتان می شود مثلاً  تمرکز ما روی ورک شاپ ها یا بخش توریست بخاطر همین است که بتواند شریان مالی موزه را تقویت کند که ما بتوانیم بخش های دیگر را با تکیه بر آن تکمیل کنیم چراکه در بخش های بازدیدهای داخلی ما هنوز نتوانستیم تکیۀ زیادی بر درآمدزایی آن داشته باشیم.

شهردار سابق اصفهان از موزه موسیقی اصفهان بازدید داشتند و چون نمی توانستند مکانی به ما بدهند قول حمایت مالی دادند البته گفتند ما نمی توانیم به همین صورت از جایی حمایت مالی داشته باشیم، به همین دلیل ما گفتیم بجای کمک نقدی، از ما بلیت بخرید و طی برنامه هایی که خواهندداشت در پکیج اهداییشان به کارمندان خودشان قراردهند. این موضوع با موافقت شهردار به معاونت فرهنگی‌شان ارجاع داده شد و ما نیز نامه ای ارسال کردیم و حدود یکسال پیگیری کردیم و شهرداری در نهایت بلیتی از ما نخرید و در واقع ما به این نتیجه رسیدیم که چشم امیدی به بخش دولتی نداشته باشیم، البته به غیر از سازمان میراث فرهنگی که من همیشه در تمام مصاحبه هایم از آنها بصورت ویژه کرده ام که واقعاً نوع نگرش‌شان و نوع پرداختن‌شان به قضیۀ فرهنگ با همه ارگان هایی که من با آنها درارتباط بودم متفاوت است. ما در بخش سازمان میراث فرهنگی اصلاً به مشکلی برنخوردیم و تا آنجا که توانستند کمک کردند و جایی که نتوانستند کمک کنند همراهی‌شان به ما دلگرمی داده است، خصوصاً من از بخش اداره موزه های سازمان میراث فرهنگی که بیشتر با آنها درارتباط هستم بسیار تشکر می کنم.

شما «در ژرفای موسیقی ایرانی شناور شویم» را به‌عنوان شعار موزه موسیقی اصفهان انتخاب کرده اید، بازدیدکنندگان به ژرفای این موسیقی وارد می شوند؟

ما از بازدیدکننده های خارجی کلیپی درست کردیم و البته درحال تهیه کلیپ مشابهی از بازدیدکنندگان داخلی نیز هستیم به این صورت که با گردشگران خارجی بعد از بازدید از موزه گفتگو کردیم و نظراتشان را جویا شدیم و واقعاً حرفهایشان شنیدنی است.

باید به این نکته توجه داشت که موزه موسیقی اصفهان دومین مرکز دیدنی توریستی اصفهان در اپلیکشن  Trip Adviserاست و همچنین این موزه بدون درخواست ما در کتاب «لونلی پلنت» ثبت شده است و درمجموع تنها ۶ مرکز در اصفهان در این کتاب برای توریست ها ثبت شده  که یکی از آن ها موزه موسیقی اصفهان است. آنچه که توریست ها به ما منتقل می کنند این است که به یادماندنی ترین جایی که ما در ایران بازدید کردیم موزه شما بوده است. ، خشنودی ما از این اعلام رضایت‌ها به این دلیل است که با توصیف گردشگران خارجی، آن ها به یادماندنی ترین سوغاتی را که از ایران می برند موسیقی ایرانی است که بخشی از آن بُعد شنوایی است و بخشی از ان نیز بعُد بصری است چراکه تنوع سازهای ایرانی و تنوع لحن های موسیقی در بخش های محلی موسیقی ایرانی بی نظیر است، به عنوان نمونه کسی که از موزه موسیقی اصفهان بازدید می کند و در تالار سازهای محلی وارد می شود و مثلاً در بخش سیستان و بلوچستان همراه با دیدن سازها، فایل های صوتی و تصویری در تلویزیون های پخش می شود که تماماً سازهای محلی بلوچستان و با لباس محلی این منطقه است و بازدیدکننده دچار چنان شعفی می شود و متعجب می شوند و گاهی به ما می گویند شما به اندازه یک قاره، در کشورتان موسیقی دارید.

اما دربارۀ منظور از اینکه می گوییم در ژرفای موسیقی شناور شوید، باید بگویم اول اینکه ما می خواهیم بگوییم موسیقی ایرانی موسیقی بسیار ژرف و عمیقی است و می خواهیم به شما نشان بدهیم که چقدر این موسیقی عمیق است. دوم اینکه موزه ما موزه ای نیست که شما بیایید و فقط چند شیء را ببینید و بروید بلکه شما باید موسیقی را در موزه ما حس کنید، باید موسیقی را در این موزه درک کنید و از اینجا بروید. تلاشمان این است که دانش آموزانی که به موزه موسیقی اصفهان می آیند نگرش‌شان به موسیقی ایرانی کلاً تغییر کند، یعنی دانش آموزی که تنها شناختش از موسیقی، ترانه ها و ساز گیتاری است که دوستش می نوازد وقتی به موزه ما می آید در درونش دچار یک تردید شود که اگر من بخواهم ساز بزنم اینهمه ساز اینجا هست پس فقط آن گیتار یا پیانو که دوستان من می نوازند ساز نیست و ما سازهای دیگری هم داریم. همچنین نوع اجرای زندۀ موسیقی در این موزه نیز باتوجه به مخاطب انتخاب می شود مثلاً برای بچه ها باید موسیقی کودک اجرا شود و ما نمی توانیم برای کودکان ۷ ساله موسیقی سنتی یا عرفانی را اجرا کنیم و به موسیقی ایرانی علاقمندشان کنیم این اتفاق نمی افتد؛ در موزه موسیقی اصفهان برای بچه های کم سن و سال‌تر موسیقی محلی اجرا می شود و خصوصاً آن موسیقی کودکانه که اشعار کودکانه نیز بر روی آن سروده شده است ولی فقط موسیقی ایرانی یعنی آن موسیقی  که خاستگاهش از جغرافیا و تاریخ ایران باشد اجرامی شود؛ بنابراین کسی که به موزه موسیقی اصفهان می آید در ابتدا با تاریخ آشنا می شود، بعد با جغرافیا، بعد با تنوع موسیقایی ایران آشنا می شود و بعد نیز یک موسیقی زنده را می شنود چراکه ما معتقدیم شما هرچقدر هم موسیقی را در فایل های صوتی و تصویری پخش کنید اثرش قابل مقایسه با موسیقی زنده نیست. درمجموع یه این طریق سعی می کنیم همه را به نوعی در دریای موسیقی ایرانی غرق کنیم.

لوریس چکناواریان نهم آبانماه سال جاری آثارش را به موزه موسیقی تهران اهدا کرد، چنین رویدادهایی در موزه موسیقی اصفهان نیز صورت گرفته است یعنی آیا سازهای بزرگان موسیقی در این موزه نگهداری می شود؟

خدا را شکر که وضعیت مالی موزه موسیقی تهران خوب است، خدا را شکر که وزارت ارشاد برای موزه موسیقی تهران ردیف بودجه تعریف کرده است یعنی به غیر از کمک های شهرداری و سایر کمک هایی که از دیگر ارگان های دولتی به موزه تهران می شود بخشی از درآمد کشور برای موزه موسیقی تهران خرج می شود و من از صمیم قلبم می گویم خدا را شکر، بخاطر اینکه هرچقدر بودجه صرف فرهنگ این کشور بشود درنهایت به نفع همه است، هرچقدر بودجه صرف موزه موسیقی تهران بشود قطعاً به نفع ما هم هست؛ ولی موزه موسیقی اصفهان بسیار مظلوم است، هیچ ارگانی در هیچ زمانی هیچ کمکی به موزه ما نکرده است بجز اداره میراث فرهنگی که لطف کردند حتی کمک مالی هم به این موزه داشتند و وام نیز برای مجموعه ما تصویب کردند و سپاسگزارشان هستیم هرچندکه حتی به اندازه هزینه های جاری موزۀ ما هم نمی شود ولی قدردان هستیم.

من چندبار موزه تهران را بازدید کرده ام هدایای ارزشمندی ازطرف هنرمندان بزرگی مثل چکناواریان، استاد کلهر، استاد گنچه ای و بسیاری اساتید دیگر به این موزه اهداشده است که ما نیز از آنها تشکر می کنیم؛ اما من به صورت ویژه از موزیسین های اصفهان تشکرمی کنم که هدایای فوق العاده ارزشمندی را به موزه موسیقی اصفهان هدیه دادند، ازجمله استاد جعفر قاضی عسکر که استاد بزرگ تنبک هستند و افتخار اصفهان در عرصه موسیقی ایران بشمارمی روند، و یا استاد دعلی دهقان که استاد تار و سه تار هدایایی که به موزه موسیقی اصفهان بی نظیر است، استاد ثابت که یکی از سازندگان بزرگ ساز هستند و نشان های ملی و یونسکو برای ساخت ساز هایشان دریافت کردند نیز تعداد زیادی از ساخته هایشان را به موزه موسیقی اصفهان موزه اهدا کردند؛ ضمن اینکه دوستان دیگری نیز بودند که کمک های بزرگی به این موزه داشتند و ما از همگی سپاسگزاریم، بسیاری از آموزشگاه های موسیقی نیز با فرستادن هنرجویانشان به موزه از ما حمایت می کنند، ولی خوب ما تازه کار هستیم و امیدواریم در آینده این حمایت ها افزایش یابد.

بحث خصوصی سازی تا چه اندازه می تواند در رونق موزه ها تأثیرگذار باشد؟

خصوصی سازی کلاً سیاستی است که اگر ما بخواهیم در هر زمینه ای حرکتی ایجاد بشود و پیشرفت کنیم به آن نیازمندیم، اما درمورد موزه ها کمی پارادوکس وجود دارد. مدیر موزه لوور که شناخته شده ترین موزه در جهان است سال قبل از موزه موسیقی اصفهان بازدید داشتند که افتخار بزرگی بود که نصیب موزۀ ما شد و درواقع خود تصمیم گیرندگان سازمان میراث فرهنگی به این نتیجه رسیدند که در اصفهان موزه ما باید توسط مدیر موزه لوور بازدید بشود و هیچ موزه دیگری در اصفهان توسط ایشان بازدید نشد؛ وقتی با مدیر موزه لوور صحبت کرده و از اوضاع اقتصادی گلایه می کردیم، ایشان گفتند «شما موزه لوور را دیدی؟» من گفتم «بله دومرتبه موزه لوور را دیدم  البته نه همه قسمت هایش را ولی در حدی که زمان به من اجازه می‌داد بخش‌هایی از آن را دیدم». گفت «شما آن صفی که برای موزه لوور هست را دیدید؟» گفتم «بله». گفت «فکرمی کنید که موزه لوور یکی از نقاط درآمدزا برای دولت فرانسه است؟» گفتم «من فکرمی کنم باید باشد چون قیمت بلیتش خیلی پایین نیست و تعداد بازدیدکننده اش فوق العاده زیاد است». ایشان گفتند که «بیش از نیمی از هزینه های موزه لوور به کمک های مالی دولت فرانسه تأمین می شود که اگر نباشد موزه لوور نمی تواند روی پای خودش بایستد»، این حرف را مدیر شناخته شده ترین موزه جهان عنوان می کند. درموزه ها یک پارادوکسی وجود دارد و ما در یک تضادی گرفتاریم. موزه چون مکانی برای نمایش اشیاء است اگر بخواهد به صورت استاندارد باشد باید فاصله بین اشیاء رعایت شود یعنی شما نمی توانید مثلاً در یک مترمربع ۵۰ شیء را نمایش دهید اصلاً با اهداف موزه مغایر است یعنی بازدیدکننده نمی تواند آن شیء را خوب درک کند و ارزش شیء را درک نمی کند، پس شما مکان بزرگی می خواهید، از طرفی مکان بزرگ در شهرهای بزرگ، هزینه های گزاف می خواهد، هزینه های گزاف نیز با درآمد موزه سازگاری ندارد بنابراین نمی شود هماهنگش بکنید. ما الان دو نیرو داریم که ۲۴ ساعت از موزه ما مراقبت می کنند یعنی ما حتی یک دقیقه موزه مان بدون نگهبان نمی گذاریم، جبران این هزینه چگونه امکان پذیر است. موزه موسیقی به دلیل اینکه موسیقی جذابیت های خودش را دارد در بخش هایی مورد توجه گردشگران خارجی قرارگرفته است اما اگر خدای ناکرده اتفاقی بیفتد و ورود گردشگر به ایران کم شود موزه موسیقی ورشکست می شود به همین سادگی و ما مجبور می شویم که یا موزه را تعطیل کنیم و یا فکرکنیم ببینیم چه راه هایی برای سرپا نگه داشتن موزه وجود دارد مثلاً اینکه موزه زیرمجموعه بخش های دولتی بشود. بنابراین خصوصی سازی درست است که مزیت های بسیاری دارد ولی در مورد موزه بدون کمک های دولتی درواقع بدون یارانه های دولتی اصلاً امکان پذیر نیست، یارانه ای که دولت باید در بخش موزه داری پرداخت کند در درجۀ اول در بخش بیمه است، بیمه موزه موسیقی اصفهان سالیانه ۸۰ میلیون تومان است، شما اصلاً می توانید تصور کنید کسی از عهدۀ این کار برمی آید!؟ این درحالی است که موزه ما هنوز موزه بزرگی نشده است. بحث فضا نیز موضوع دیگری است و من همیشه در بخش های دولتی گفته ام شما فقط مکان ما را تأمین کنید، هیچ چیز دیگر را تأمین نکنید که من اجارۀ ماهانه ۱۰ میلیون تومان ندهم، اجاره ماهیانه ۱۰ میلیون تومان برای ما خیلی هزینه گزافی است و فشار زیادی را به ما وارد می کند. بخش های دولتی خیلی فضاهایی دارند که یا استفاده نمی شود و یا استفادۀ درخوری ندارد و خصوصاً بخش هایی که متولی فرهنگ هستند مانند وزارت ارشاد، حوزه هنری و شهرداری در این بخش می توانند کمک کنند.

تا چه اندازه امیدوار هستید که این تعامل با مدیریت شهرداری اتفاق بیفتد؟

ما هنوز با شهردار جدید و شورای جدید دیداری نداشتیم، تقاضایی هم ندادیم، صبر کردیم تا تغییر و تبدیل ها در شهرداری انجام بشود و سپس با شهردار جدید مذاکره کنیم. شهردار سابق نیز بسیار انسان فرهنگی بودند، من خیلی به ایشان علاقه دارم، انسان وارسته و بسیار خاکی و نازنینی هستند. من تا کنون از نزدیک با شهردار جدید ملاقات نداشته ام ولی دورادور شنیده ام که ایشان نیز انسانی هستند فرهنگی و به فرهنگ، ارزش و مقام می دهند و نوع دیدگاهشان دیدگاه فرهنگی است. اما موضوع این است که شهردار به تنهایی نمی تواند کار کند، درواقع شورای شهر باید کمک کند تا باتوجه به مسائل قانونی، بخش های دولتی بتوانند فضایی را در اختیار بخش های خصوصی قرار بدهند که این واگذاری می تواند در هر زمینه ای و به صورت های مختلفی مانند اجاره یا واگذاری موقت یا هرنوع دیگری باشد که در قوانین‌شان وجود دارد. من فکر می کنم باید تعاملمان همزمان با شهرداری و شورای شهر باشد تا بتوانیم نتیجه ای در این زمینه بگیریم.

شما جاذبه جدیدی برای اصفهان خلق کردید. اصفهان برای جاذبه تراشی در زمینه موسیقی تا چه اندازه پتانسیل دارد؟

اصفهان پایتخت فرهنگی ایران است و در این هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد. من طرح های بزرگتر از موزه موسیقی در ذهن دارم که بر جاذبه های گردشگری اصفهان اضافه خواهدکرد و به تناسب زمان یا خودم اگر در توانم باشد انجام خواهم داد و یا اگر کسی توانایی انجامش را داشت با من تعامل خواهد کرد. موضوع این است که اصفهان، پتانسیل فرهنگی بالایی دارد و یک بخش آن موسیقی است که ما داریم در این بخش تلاش می کنیم. اصفهان مردم بسیار فرهنگ دوست دارد. شما اگر می گویید اصفهان شهر پاک و تمیزی است باور داشته باشد که هیچ شهری در ایران به زیبایی و تمیزی اصفهان نیست، بعضی می گویند این بخاطر شهرداران خوبی است که اصفهان داشته است درصورتی که اصلاً چنین چیزی نیست. من صحنه های زیادی دیدم که مردم خودشان مراقب شهرشان هستند و به محیط اطرافشان احترام می گذارند. اگر اصفهان در بحث فرهنگ، در بحث صنایع دستی، در موسیقی، در معماری و حتی تئاتر حرف برای گفتن دارد بخاطر مردمش است که به این زمینه ها ارزش قائل می شوند. اما مردم اصفهان چقدر بابت فرهنگ هزینه می کنند؟ این بحث یک مقدار جای فکرکردن دارد، نگرش مردم اصفهان نسبت به مردم برخی نقاط متفاوت است، مردم اصفهان علاقمند هستند در زیرساخت هزینه کنند نه در بخش بالای قضیه، مثلاً تعداد هنرجویان موسیقی که در اصفهان آموزش موسیقی می بینند به نسبت جمعیت با هیچ کجای ایران قابل مقایسه نیست، ما هفتاد آموزشگاه موسیقی در شهر اصفهان داریم که پر از هنرجو هستند و بسیاری از هنرجوها نیز به کلاس های خصوصی می روند، این یعنی پدرها و مادرهای اصفهانی برای بچه هایشان هزینه می کنند که بروند آموزش موسیقی ببینند چون هزینه را در زیرساخت انجام می دهند، هزینه می کنند تا بچه هایشان موسیقی یادبگیرند ولی شاید برای رفتن به کنسرت به نسبت شهرهایی مثل تهران و شیراز و اهواز کمتر هزینه می کنند، برای رفتن به موزه شاید نسبت به تهران کمتر هزینه می کنند؛ اما من در اینکه اصفهانی ها بسیار هنردوست و هنرپروز هستند هیچ شکی ندارم.

درحال حاضر موزه موسیقی اصفهان از راهنمایان مسلط به چه زبان‌هایی بهره می برد؟

راهنمای فرانسوی، راهنمای ایتالیایی، راهنمای انگلیسی و راهنمای لهستانی که همه آشنا به موسیقی هستند. حتی یکی از دانشجویان دانشگاه اصفهان که اهل کشور لهستان است و در فرانسه بزرگ شده و در دانشگاه نیز زبان فرانسه می خواند که الان در موزه ما کارمی کند و چندروز هفته تورهای فرانسوی و لهستانی را راهنمایی می کند.

یکی از کمیته های بین المللی که تحت نظارت ایکوم فعالیت می کند، انجمن بین المللی ایکوم برای موزه ها و مجموعه های ابزار و موسیقی است. تلاشی انجام شده که موزه موسیقی اصفهان به عضویت این انجمن درآید؟

مراحل قانونی عضویت در این کمیته درحال انجام است و حتماً به انجام خواهد رسید و همین امسال زیرمجموعه این کمیتۀ بین المللی قرار خواهیم گرفت. ازطرفی ما با کمیته ملی ایکوم نیز ارتباط خوبی داریم، موزه موسیقی اصفهان در سال ۹۵ در بخش استاندارد، جایزه برتر موزه های خصوصی را دریافت کرد، البته در سال ۹۶ جایزه ای را دریافت نکردیم که البته تعجب همگان را موجب شد و دلیلش نیز این است که این ارزیابی بدون بازدید مسئولین ایکوم ایران از موزه ها صوت می گیرد و این انتخاب ها تنها براساس فایل های ارائه شده صورت می پذیرد و قرارشده است تا در سال جاری سال انتخاب موزه های برتر فقط براساس چیزی که موزه بصورت فایل ارسال می کند قضاوت نشود بلکه بازدیدی نیز از طرف مسئولین ایکوم از موزه های شرکت کننده صورت بگیرد.

من براساس مقایسه ای که با سایر موزه های خصوصی دارم اعتقادم بر این است که موزه موسیقی اصفهان در سال ۹۸ حداقل در ۵ شاخص رتبه برتر را باید دربین موزه های خصوصی کشور دریافت کند که شاخص های تلاش برای بقا، طراحی و استاندارسازی، شاخص کودک و شاخص نوآوری ازجمله شاخص هایی است که این موزه باید حتماً رتبه برتر را بدست بیاورد.

این نکته نیز قابل عرض است که موزه موسیقی اصفهان ازطرف سازمان میراث فرهنگی کشور در سال ۹۵ عنوان موزه خصوصی برتر کشور را نیز بدست آورد اما در سال ۹۶ انتخابی ازسوی سازمان میراث فرهنگی کشور صورت نگرفت اما امیدواریم که در سال ۹۷ نیز این اتفاق بیفتد.

کد خبر 329455

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • م IR ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۵
    0 0
    ممنون از تلاشهای ایشون. خدا قوت