به گزارش ایمنا، نشست نمایشگاه تصویرگری معاصر لهستان با حضور «ماریانا اکلجاک» یکی از تصویرگران جوان لهستانی و علی بوذری عضو انجمن تصویرگران کتاب کودک در خانه هنرمندان اصفهان برگزار شد.
در این نشست که به همت موزه هنرهای معاصر سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان و با همکاری حوزه هنری برپا شد، هنرمندان و تصویرگران ایرانی حضور داشتند.
مارایانا اکلجاک، اصفهان و ایران را منبع الهام کودکی خود معرفی کرد و اظهار داشت: ایران همیشه در لیست من برای سفر بود، علت آن این بود که کودکی من با داستانهایی از ایران درهمتنیده شده است، کتابهایی در کودکی میخواندم که از داستانهای ایرانی الهام گرفته بود.
این تصویرگر جوان از خاطرات خود و انگیزههایش برای آنکه این هنر را انتخاب کند، یاد کرد و گفت: از ۲۴ سالگی تصمیم گرفتم که تصویرگر کتاب کودک شوم. دلیل آن این بود که والدین من برای من کتابهای زیادی از تصویرگران معروف لهستان میخریدند، این کتابها ذهنیت مرا شکل داد، من همیشه عاشق داستانهای پریوار بودم و داستانهای ایرانی مرا به این دنیا میبرد.
وی ایران را منبع الهام بزرگ برای تصویرگران لهستانی معرفی کرد و گفت: آهنگسازی نامآور در لهستان در دهه ۳۰ مجموعهای را بر اساس اشعار حافظ در لهستان ساخت که سبب شد ایران در لهستان بسیار شناخته شود. داستانهایی را در کودکی میخواندم که لهستانیها در مورد فرهنگ و هنر ایران نوشته بودند.
تأثیر نگارگری بر تصویرگری لهستان
اولین کتابی که اکلجاک معرفی کرد «پرنده خارقالعاده شاه» با تصویرگری «جان لنیسا» بود. او پیرامون این کتاب اظهار داشت: این کتاب با الهام از ایران و فرهنگ ایرانی نوشته شده است، شما با مطالعه این کتاب درمییابید لهستانیها تا چه اندازه با فرهنگ ایرانی آشنا هستند، داستانی که مرا با اصفهان پیوند میزد «یک طوطی از اصفهان» بود، نگارگری ایرانی تأثیر زیادی در طراحیهای این کتاب گذاشته است.
وی بار دیگر ایران را متصل به کودکی خود دانست و افزود: «پرنده طلایی» دیگر کتابی است که در مورد ایران به چاپ رسیده است. آنقدر از این تصاویر لذت میبردم که دلم میخواست به درون این تصاویر بروم و داخل این تصاویر شنا کنم.
آشنایی با مرد عاشق حیوانات
بخش دیگر نشست این هنرمند لهستانی آشنایی با تحولات تصویرگری کتاب کودک در لهستان بود، او با نشان دادن تصاویری از کتابهای هنرمندان لهستان به شرح هنر آنها پرداخت و اظهار داشت: «جوزف ویلکن» یکی از اساتید تصویرگری لهستان است. او استاد کشیدن حیوانات بود و میتواند با چند خط، حیوانی را به تصویر بکشد، او میگوید وقتی از من خواستن یک بچه گربه بکشم صدها بچه گربه کشیدم چون نمیتوانستم از بین آنها انتخاب کنم.
وی افزود: او متخصص آبرنگ است و با وجود شیوه نمایش ساده حیوانات پشت هر رسم او صدها تمرین وجود دارد، بچه گربه و طاووس امضا شخصی اوست، او را مرد عاشق حیوانات میدانند، او به کاغذ محدود نشده و حتی با چوب مجسمه میسازد.
کتابهایی جذاب با موضوع ایران
این تصویرگر لهستانی از کتاب با نام خرطوم فیل یاد کرد و گفت: خالق این کتاب یکی از بزرگترین اساتید تصویرگری لهستان است، او استاد آکادمی هنرهای زیبا بود، شاگردانی زیادی را تربیت کرد اما هیچیک از شاگردانش شبیه او نشدند، او بهاندازهای برای شاگردانش شخصیت قائل بود و به آنها احترام میگذاشت که آنها را به راه خودشان هدایت میکرد.
وی از کم شدن تیراژ کتابهای کودک در لهستان خبر داد و افزود: در دهه ۵۰ و ۶۰ صد هزار نسخه تیراژ کتابهای کودک بود، اما امروز به تیراژی در حدود ۳ تا ۴ هزار نسخه رسیده است که نگران کننده است، برخی از کتابها در چندین نسل به چاپ میرسیدند و پدران و فرزندان و نوهها از آنها استفاده میکردند.
«در مورد کلاغها» کتاب دیگری بود که از تصویرگران لهستانی معرفی شد، اکلجاک در مورد این کتاب گفت: تصاویر این کتاب به حدی تیره و ترسناک بود که من میترسیدم آن را ببینم، تصویرگران در مورد کودکان مسئولیت دارند. زیرا کودکان این تصاویر را دیده و تخیل و کودکی آنها در مقابل این تصاویر میگیرد، اما باید دانست کودکان به همان اندازه که نیاز دارند در مورد شادی بدانند نیاز دارند تا در مورد مرگ و کابوس نیز اطلاعات داشته باشند.
هنر پیشتاز در تصویرگری
جادوگر و خرگوش سفید کتاب بعدی بود، در این کتاب تصاویر و متن بهصورت بسیار مدرن با هم طراحی شده بودند، این کتاب که در اواخر دهه ۶۰ به چاپ رسیده است، نمونه از هنر آوانگارد است.
اکلجاک در مورد این کتاب گفت: ادغام متن با تصویر با این منظور انجام میشد که گویی متن و تصویر قابل جدا شدن نیستند، تصویرگر کتاب بر این عقیده بود که باید در زمان طراحی پیوستگی متن و تصویر را در نظر داشت.
وی از تصویرگر دیگری با نام الیزابت واسیوزینسکا یادکرد و افزود: او را ملکه رنگها میدانند، او از تکنیکهای متفاوتی در کتاب خود استفاده میکرد و رنگهای زیادی را به کار میگرفت.
ماریانا اکلجاک از علاقه خود به فرهنگ لهستان گفت و ادامه داد: فرهنگ را نمیشود در موزهها دید، برای دیدن آن باید به میان مردم رفت، نیازی نمیبینم که از رنگهای سنتی استفاده کنم، من کار خود را با قیچی و کاغذ انجام میدهم، در کامپیوتر این ویرایش نهایی شکل میگیرد.
نظر شما