به گزارش ایمنا، طبایی در مورد فیلم «گوشماهی» (عباس طاهری) بر این باور بود که اگرچه رفت و برگشتهای خوبی را بین دو ساحت عینیت و ذهنیت در این اثر شاهد بودیم، اما فیلم نتوانست چیز قابل ملاحظه دیگری را ارائه دهد.
او در مورد فیلم «لیر» (محمدرضا حافظی) هم، صحبتش را با این شبهه آغاز کرد که: «فیلم کوتاه از سینمای مستند جدا است. برای همین است که نمیدانم گنجاندن این فیلم که مستند است، در مجموعهای از آثار کوتاه، کار درستی است یا نه».
«لیر» که در گویش لری به معنای خانه موقت است، روایتی است از دشواریهای احداث یک مدرسه در روستایی دور افتاده. به نظر طبایی، جذابترین نکته در این فیلم، وضعیت زبانی ناشی از لهجه نریشن است، جایی که از زبان دختر میشنویم که باران آمد و آب، مدرسه را با خود برد! طبایی معتقد است: «بهغیراز این مورد، من نمیتوانم بگویم که این فیلم، آنهم در ژانر فیلم کوتاه توانسته است به بینندههای خود چیز فراتری ارائه دهد».
فیلم بعدی، «مثل هر روز» (عماد خدابخش)، داستانی است همیشگی از قرارگیری یک شخصیت در موقعیتی که با آن ناهمخوان است. ایده بسیاری از آثار، بهخصوص فیلم های کمدی در تاریخ سینما، این بار در این فیلم مورد استفاده قرار گرفت.
طبایی نیز به این مسئله اشاره کرد که مخاطبان سینما در طول تاریخ آن، صاحب یک ذخیره تصویری شدهاند که باعث میشود بهراحتی غافلگیر یا هیجانزده نشوند. به نظر طبایی، کارگردان این اثر هم از همین ذخیره تصویری استفاده کرده است، برای همین در مجذوب کردن مخاطب، موفق عمل نمیکند.
او ادامه داد: «اگر نخواهیم در این مورد شکست بخوریم، میبایست هم داستان متفاوت و جذابی داشته باشیم و هم روایت ما بتواند چیزی بیشتر از ذخیره تصویری مخاطب به او اضافه کند، اما در این فیلم متأسفانه بهجز چند تصویر و موقعیت جالب، چیز دیگری نمیبینیم».
فیلم بعدی، انیمیشن مشهور «رقص مکانیکی» (جولین دیکمانس) بود. اثری که به نظر فرزاد طبایی، کوتاه و آزادی خواهانه است و اگر زمان بیشتری صرف خلق روابط بین افراد آن میشد، میتوانست از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار باشد.
پنجمین فیلم، فیلم «کات» (رضا جمالی) بود. فیلمی که در طول نمایش، چند بار بینندهها را به خنده واداشت و از این نظر توانست نظر مثبتی را به خود جلب کند، اما همین موضوع، اصلیترین وجه انتقاد طبایی را متوجه خود کرد. به نظر او، این فیلم باآنکه تلاش میکند موقعیتی مستند را تصویر کند، اما کاملاً کنترلشده است و طنز آن نیز تا آنجا راه اغراق را در پیش میگیرد که به نظر میرسد بهزور به اثر الصاق شده است.
فرزاد طبایی در انتها با اشاره به اینکه در جهان، هیچ لحظهای باشکوهتر از لحظه خلق نیست، اضافه کرد: "باید توجه کرد که صرف خلق، بهخودیخود ارزشمند نیست، بلکه باید تلاش کنیم دید تازه و مواجهه بدیعی با جهان پیرامون خود داشته باشیم."
نظر شما