به گزارش ایمنا، بسطامی حدود ۶۰ سال پیش در شهرستان بم از خانوادهای هنرمند متولد شد. همه اعضای خانواده، از جد پدری گرفته تا پدربزرگ و پدر در آواز و نواختن ساز تجربه داشتند.
تولد و رشد ایرج در این خانواده به همراه استعداد ذاتیاش موجب شد او از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان دهد. این علاقه و پیگیری، پدربزرگ را به فکر واداشت، تا آنجا که بارها به دیگران تأکید میکند: «او در آینده خواننده بزرگی خواهد شد». از این رو، پدر کمر همت بست تا کودک مستعد را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد و اینگونه شد که ایرج نخستین معلم آواز خویش را در خانه و در هیئت پدر یافت. ایرج در این سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران و سبک «عبدالله خان دوامی» را نزد عمویش «یدالله بسطامی» فراگرفت.
ایرج در نوجوانی مجذوب «یدالله بسطامی» بود که مردی مهربان و از نوازندگان چیرهدست بم و معلم موسیقی بود. در همین ایام گروهی با همکاری برادران بسطامی(ایرج، عباس و محمدعلی) و محمدجواد خداوردی(شوهر خواهر ایرج) و نادعلی بنیاسدی و با سرپرستی یدالله بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردوهای رامسر اجرای برنامه داشتند. پس از آن ایرج با کمک «حسین سالاری» (از نوازندگان نامدار کرمانی) به کلاس آواز محمدرضا شجریان راه پیدا کرده و به فراگیری آواز و ردیفهای آوازی پرداخت. در آن زمان او علیرغم مشکلات راه و مسافت زیاد، هفتهای یکبار به عشق فراگیری آواز از بم به تهران میآمد.
ایرج بسطامی پس از چندی اتاقی در محله پامنار تهران اجاره کرد. به دلیل وقایع انقلاب تمرینهای آواز برای او بسیار دشوار بود. اما وی تا آن جا که میتوانست به این تمرینها ادامه داد. بسطامی مدتها بعد در منزل «محمدرضا شجریان» با «پرویز مشکاتیان»(آهنگساز و نوازندهٔ نامی سنتور) زندگی و همزیستی داشت و این دوستی منجر به همکاریهای بسطامی و گروه عارف شد.
ایرج بسطامی پس از ۷ سال، کلاسهای شجریان را رها کرد و به فراگیری مبانی موسیقی نزد «پرویز مشکاتیان» پرداخت و کمکم نخستین آلبومهای خود را با مشکاتیان منتشر کرد. آلبومهای افشاری مرکب، مژده بهار، افق مهر و وطن من در همین دوره به بازار عرضه شدند. افشاری مرکب نخستین اثر ایرج بسطامی بود که در سال ۱۳۶۸ منتشر شد.
همکاری حرفهای پرویز مشکاتیان با ایرج بسطامی در زمستان سال ۶۸ با انتشار آلبوم «افشاری مرکب» توسط نشر چهارباغ بانگ آغاز شد. این اثر مربوط به کنسرت گروه «عارف» به سرپرستی و آهنگسازی پرویز مشکاتیان در تالار رودکی بود که در آن بسطامی اشعاری را از سعدی شیرازی، حافظ شیرازی و باباطاهر اجرا کرد. این همکاری در سالهای ۶۹ و ۷۱ نیز با انتشار آلبومهای «افق مهر» و «مژده بهار» ادامه یافت. آلبوم «افق مهر» در کنگره بینالمللی بزرگداشت خواجوی کرمانی اجرا شد و اثر «مژده بهار» نیز مربوط به کنسرت بسطامی با گروه عارف در اروپا و شرکت آنها در فستیوال جهانی موسیقی روح زمین بود.
پس از سه آلبوم نخست بسطامی، دوره نخست همکاری این خواننده با مشکاتیان به پایان رسید تا این که در سال ۷۶ آلبوم موسیقی «وطن من» با آهنگسازی مشکاتیان و نوازندگی گروه «عارف» منتشر شد. در میان قطعات این آلبوم، تصنیف «وطن من» از طرف سازمان یونسکو به عنوان سرود ملی اعلام شد. مشکاتیان تنها افتخار زندگیاش را ملی شدن ترانه «وطن من» با صدای بسطامی در سازمان یونسکو میدانست. همچنین در سال ۸۳ و پس از مرگ بسطامی نیز یک آلبوم موسیقی دیگر به نام «کنسرت راست پنجگاه» از این خواننده با آهنگسازی پرویز مشکاتیان منتشر شد. این آلبوم حاصل کنسرت بسطامی با گروه عارف به سرپرستی و آهنگسازی مشکاتیان در دستگاه راست پنجگاه بود که در قالب دو لوح فشرده منتشر شد.
بسطامی پس از دوره نخست همکاریهای خود با مشکاتیان، دو اثر را با همکاری گروه دستان منتشر کرد و سپس آلبوم «خانه بوی گل گرفت» را با آهنگسازی «حسن پرنیا» و نوازندگی «گروه همایون» به انتشار رساند. البته این آلبوم ابتدا با نام «تحریر خیال» در سال ۷۲ انتشار یافت و در سال ۷۸ تصحیح شد و با کیفیتی بهتر و با نام جدید «خانه بوی گل گرفت» توسط انتشارات نواگر به بازار عرضه شد. همچنین بسطامی در اواخر دهه ۷۰ آلبوم موسیقی «فسانه» را با آهنگسازی کیوان ساکت و نوازندگی گروه وزیری در دستگاه راست پنجگاه و آواز ابوعطا و با اشعاری از نیما یوشیج، پرویز ایرانپور، سعدی، حافظ، ناصر خسرو، اسماعیل خویی و وحید موحد منتشر کرد. آلبوم «موسم گل» نیز حاصل همکاری او با محمدرضا درویشی بود و در آن برخی از تصانیف قمرالملوک وزیری را بازخوانی کرد.
آلبوم موسیقی «رقص آشفته» به آهنگسازی حسن پرنیا یکی از آلبومهای موسیقی ایرج بسطامی بود که در سال ۸۱ توسط انتشارات آواز بیستون منتشر شد. این آلبوم موسیقی شامل ده تصنیف و ساز و آواز بود که در این بین، قطعه سوم آن یعنی «تصنیف گلپونهها» با شعری از «هما میرافشار» به شدت مورد استقبال قرار گرفت. این اثر یکی از زیباترین و معروفترین آثار ایرج بسطامی است که به خصوص بعد از وفات او طی حادثه زلزله بم آوازهای ملی یافت.
ایرج بسطامی در ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ آلبوم موسیقی ماندگار، به یادگار گذاشت. آوازهای ایرج بیشتر بر پایه سنتور بود و در گامهای بلند هیچکس به مهارت وی نرسید، همچنین آوازهای دشتی او نیز در کرمان و کل ایران دارای شهرت بسیاری است.
به دلیل مشکلات معیشتی ایرج بسطامی از سالهای پایانی دهه ۷۰ دیگر کار جدی نکرد. با این همه پرویز مشکاتیان یادآور میشود که او یکی از پرتیراژترین آلبومهای موسیقی را به بازار عرضه کرد، آلبومی که وطن من نام دارد و روی شعری از ملک الشعرا بهار ساخته شده است که چنین آغاز میشود: ای خطه ایران مهین ای وطن من... این قطعه(تصنیف وطن من) مربوط به آهنگی از پرویز مشکاتیان است که از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.
بسطامی هرگز ازدواج نکرد و با وجود اینکه در فقر شدید به سر میبرد، سرپرستی خانوادهٔ برادرش(نصرت الله بسطامی) را برعهده گرفت. بسیار فروتن بود و شاید این تواضع یکی از علتهای کمتر شناخته شدنش تا قبل از خاموشی بود. حتی اجازه نمیداد عکسش روی نوارهایش درج شود و یا مقالهای در موردش نوشته شود. هنرمندی که ترجیح داد به دور از جنجال و هیاهوی هنری به تدریس آواز برای جوانان محروم و مستعد بم قانع باشد. از آنجا که بیشتر آثار ایرج بسطامی همچون بیکاروان کولی، خزان و آرزو و بداههخوانی و بداههنوازی پس از مرگش انتشار یافتند؛ او نیز بیشتر شهرتش را پس از مرگ به دست آورد.
ایرج بسطامی از اواسط دهه ۷۰ به زادگاهش بم رفته بود و در خانه کاهگلی پدرش زندگی میکرد. وی سرانجام در سحرگاه پنجم دیماه سال ۸۲ و در پی زلزله فاجعهآمیز بم زیر آوار ماند و درگذشت. در طی این زمینلرزه، بسطامی به همراه تمام اعضاء خانواده برادرش(به جز خاطره، دختر برادر ایرج) درگذشتند.
حالا ۱۴ سال از درگذشت ایرج بسطامی می گذرد اما خانۀ پدری وی در شهر بم که قرار بود به روزی موزه تبدیل شود هنوز انتظار می کشد... پس از سالها از فقدان ایرج بسطامی، «کاشی ماندگار» که نام او بر آن حک شده، به دست خواهر این هنرمند سپرده شده است.
«فاطمه بسطامی» خواهر زندهیاد ایرج بسطامی دراین باره گفته است «ایرج بسطامی فردی مادی نبود و به مال دنیا توجهی نداشت. تنها دارایی او وسایل شخصی و هنری بود. ما تنها یک خانه پدری برایمان مانده که من قصد دارم این خانه را که تنها سرمایه ما است، در خدمت فرهنگ و آموزش شهرم قرار بدهم زیرا جوانان شهرم هیچ امکانات آموزش هنری ندارند. قصد داریم یک مجتمع فرهنگی، هنری و گردشگری در بم بسازیم که بعد از ساخت کاشی ماندگار ایرج بسطامی بر سردر آن نصب خواهد شد».
نظر شما