سانسور، تنها دغدغه ناظران حوزه چاپ در کشور است!

ادبیات خوانده و ۱۵ سال است که در زیرزمین مجتمع تجاری چهارباغ، کتاب فروشی «زمان» را اداره می کند.

به گزارش ایمنا، فکر می کردم بعد از بیان اولین سوال شروع به شکایت کردن از مردم کند و وقت و هزینه ای که هیچوقت برای کتاب خواندن و کتاب خریدن ندارند، اما سرش را بالا گرفت و به بالاتر اشاره کرد. به ساز و کاری که از قانون کپی رایت پیروی نمی کند، به نظارتی که فقط به محتوا محدود می شود و به ناشری که پول می گیرد تا نام کودک دلبندتان را به عنوان مترجم روی کتاب ها چاپ کند!

شرح گفتگوی ایمنا را با محمد زاهدی، مسئول کتابفروشی «زمان» می خوانید:

چرا کتابفروشی؟

(می خندد) چرا کتاب فروشی نه؟

منظورم این بود که شغل کم درآمدی است، چرا انتخابش کردید؟

همیشه تصمیم گیری ها بر اساس معیار اقتصادی نیست. به این کار علاقه داشتم و هیچ جذابیتی هم بدون علاقه در آن وجود ندارد.

پرفروش ترین کتاب هایتان معمولا کدامند؟

رمان های خارجی معمولا پرفروشند. در این ماه های اخیر نوشته های جوجو مویز و فردریک بکمن بیشترین فروش را داشته.

و آثار نویسندگان ایرانی؟

نه آثار ایرانی چندان پرفروش نیست.

علت چیست؟

به خاطر عدم پیروی ایران از قانون کپی رایت است. ناشران ترجیح می دهند یک رمان خارجی پرفروش را چاپ کنند تا اثر نویسندۀ ایرانی.

بی رغبتی مردم به کتاب خواندن چقدر در کسادی بازار کتاب اثرگذار است؟

من فکر می کنم تنها مشکل همان کپی رایتی است که نیست. فرایندی وجود دارد که وقتی ناشر برای کتابی هزینه کند برای تبلیغ و معرفی آن هم هزینه می کند. اغلب اوقات مردم ما نمی دانند که کدام کتاب چه کمکی می تواند به آن ها بکند و این به دلیل فقدان یک چرخه برای معرفی کتاب است. بنابراین ناشری که بخواهد از راه درست کسب درآمد کند چاره ای جز این ندارد که برای معرفی کتابی که چاپ کرده هزینه و تبلیغ کند و مردم هم آن را می خرند و راه به نتیجه می رسد.

درست است که فردای اعطای جایزۀ نوبل قیمت کتاب های برندۀ آن جایزه بالاتر می رود؟

بالا رفتن قیمت ربطی به جایزه نوبل ندارد، مسئله این است که بعد از اعلام نام آن فرد استقبال برای خرید کتاب های او زیاد می شود و به همین دلیل آثارش تجدید چاپ می شوند و طبیعتا قیمت کتابی که تازه چاپ شده بیشتر خواهد بود وگرنه خیلی از آثار نویسندگانی که نوبل گرفته اند الان در بازار وجود دارد و قیمت بالایی هم ندارند.

اگر برای بهبود وضعیت بازار کتاب مسئولیتی به شما داده می شد چه می کردید؟

تنها کاری که در وضعیت فعلی باید کرد این است که ایران وارد قانون کپی رایت شود تا بازار توزیع و سیستم چاپ نظم داشته باشد. در وضعیت فعلی ناشران ترجیح می دهند آثار خارجی پرفروش را چاپ کنند اما ایرانی نه. هر کسی هم که از راه می رسد آثار خارجی را چون هزینه ای بابت آن نمی دهد ترجمه می کند و دقتی صرف آن نمی کند، نظارتی هم بر این ماجرا وجود ندارد. عده ای می آیند و کتاب های پرفروش را رونویسی می کنند و به اسم خودشان چاپ می کنند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد.

فضای مجازی به کمک بازار کتاب آمده یا به مبارزه با آن؟

به نظرم عامل وضعیت فعلی بازار کتاب فضای مجازی نیست بلکه مشکل مدیریت غلط فضای مجازی است. من قبلا از طریق ایمیل کتاب ها را به مشتریان معرفی می کردم و اکنون از طریق کانال کتابفروشی، پس در این مورد به من کمک کرده اما ۸۰ درصد از کتاب هایی که در این کتابفروشی وجود دارد را نیز می توان در اینترنت به صورت پی دی اف دانلود کرد و این درحالی است که امکان خرید قانونی پی دی اف ان هم وجود دارد. همانطور که شما وقتی یک کتاب را هدیه می گیرید کمتر به خواندن آن ترغیب می شوید تا زمانی که در بازار دنبال آن بگردید و برای آن هزینه کنید، وقتی که می توانید به راحتی پی دی اف کتاب را دانلود کنید هم دیگر برای آن هزینه نخواهید کرد.

وقتی مردم می توانند در سه دقیقه کل آثار یک نویسنده را دانلود کنند چرا بخرند؟ هروقت کتاب می بینند می گویند این را که دانلود کرده ام و دارم، اما معمولا در همین دانلود هم می ماند و آن پی دی اف های انبوه هیچوقت خوانده نمی شود.

به مشکل اصلی برگردیم. چه باید کرد؟

بدون نظارت بر این مسائل مشکلات حل نخواهد شد. متاسفانه در هیچ حوزه ای نظارت دقیقی بر چاپ و نشر کتاب جز در بخش سانسور محتوا وجود ندارد! بنابراین دیوان حافظ که مشکل محتوایی ندارد پر از غلط چاپ می شود و هیچ کس هم نمی گوید که چرا این اتفاق افتاده. ترجمه های موازی یک شکل از یک اثر پرفروش بیرون می آید و هیچ کس نمی گوید چرا این اتفاق افتاده.

در نمایشگاه کتاب امسال در غرفۀ کتاب کودکان یک بنر بزرگ توسط یک ناشر زده شده بود با این مضمون که «آیا دوست دارید اسم فرزند محبوبتان به عنوان مترجم روی یک کتاب بیاید؟» وقتی سابقۀ آن ناشر را بررسی می کردی متوجه می شدی که یک بچۀ ۱۱ ساله تعداد زیادی کتاب ترجمه کرده بود! کتاب هایی که بچه های هم سن او حتی شاید اجازۀ خواندن آن را هم نداشته اند! این مشکل زمانی به وجود می آید که نظارت فقط محدود به یک بخش باشد و دیگر بخش ها به حال خود رها شوند. /

کد خبر 328332

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.