به گزارش ایمنا، اگر اهل کتاب تاریخ تحلیلی و آموزشی و قوم نگاری و نقد و سفرنامه و زندگی نامه نیستید، قصه که حتما دوست دارید؟ کیست که بگوید تابحال پای قصه های شیرین مادربزرگش ننشسته و صدای گرم و دلنشین مادرش را که در لحظه های قبل از خواب برایش قصه می خواند به یاد ندارد؟
حالا که دوباره وقت سخن گفتن از کتاب و مطالعه رسیده و باید امیدوار بود که این حرف ها به حاق جان آنهایی که هنوز شیرینی خواندن یک کتاب خوب در کام جانشان ننشسته، بنشیند، به معرفی ۱۰ نویسنده برتر دنیا که توانستند به خلق داستان هایی گیرا و ماندگار همت کنند می پردازیم.
«جنگ و صلح» اثر «لئو تولستوی»
«جنگ و صلح»، نه تنها مشهورترین اثر «لئو تولستوی»، نویسنده روس، که یکی از بزرگترین آثار ادبیات روس و از مهمترین رمانهای ادبیات جهان به شمار میرود که در سال ۱۸۶۹ میلادی نوشته شده است.
داستان کتاب در شهر سنت پترزبورگ روسیه و در سال ۱۸۰۵ اتفاق میافتد؛ یعنی درست همان زمانی که خبر فتوحات ناپلئون در غرب اروپا کمکم داشت موجب نگرانی مردم و دولت روسیه میشد. اغلب شخصیتهای کتاب در مهمانی مخصوص بزرگزادگان گرد آمدهاند و در همین مهمانی به خواننده معرفی میشوند: پییر بزوخف؛ فرزند نامشروع یک کنت ثروتمند که مقام اجتماعی بالایی ندارد، آندره بالکونسکی؛ پسر باهوش و جاهطلب یک فرماندهٔ بازنشسته. همینطور اعضای خانوادهٔ تازه به دوران رسیدهٔ کوراگین: پدری مرموز به نام واسیلی، پسری عیاش و خوشگذران به اسم آناتول و دختر زیبای خانواده هلن. خانوادهٔ دیگری هم در این جمع حضور دارند، خانوادهای اعیان و بزرگزاده به نام روستوف با دختری سرزنده و شاداب به اسم ناتاشا، دختر عمهٔ ساکت و آرامش سونیا و پسر جسور و بیکلهای به نام نیکلای که تازگی به ارتش پیوسته است. ارتش روسیه در حال آمادگی است تا به کمک ارتش اتریش بشتابد که هم اکنون در برابر حملات ناپلئون از خود دفاع میکند. به همین دلیل آندره و نیکلای به جنگ میروند. آندره در یکی از نبردها به شدت زخمی میشود اما با اینکه زنده میماند، بواسطهٔ بی خبری، نزدیکان و خانوادهاش گمان میکنند که او در جنگ کشته شده است. از سوی دیگر پییر که با مرگ پدر تنها وارث او به شمار میرود، بلافاصله با تدبیر و مکر پدر هلن با او ازدواج میکند. دیری نمیگذرد که هلن به همسر خود خیانت میکند! پییر حریف خود را به دوئل میخواند و تقریبا او را ناکار میکند.
«فلاشمن» اثر «جورج مکدونالد فریزر»
اگر کسی باشد که رمان های مکدونالد فریزر را نخوانده باشد حتما یکی از فلیم های بریتانیایی را که از فیلم نامه های او ساخته اند دیده است.
او یک فیلمنامهنویس، نویسنده و رماننویس اهل بریتانیا بود که فیلمنامهنویس فیلمهایی همچون سونیای سرخ و کازانووا بوده است.
این کتاب یک رمان تاریخی شامل مجموع خاطرات ژنرال «هری فاشمن» است که طی پنج سال از سال ۱۹۰۰ میلادی تا ۱۹۰۵ میلادی آنها را به رشته تحریر درآورده است.
این شخصیت که توسط «جورج مکدونالد فریزر»، نویسنده اسکاتلندی اولین بار در سال ۱۹۶۹ میلادی خلق شد، خاطرات خود از زمانیکه در مدرسه پسربچهای شرور بوده تا زمانیکه در یک ژنرال برتر ارتش تبدیل میشود را روایت میکند.
«استاد و فرمانده» اثر «پاتریک اُبرایان»
این کتاب داستان دوستی میان کاپیتان «جک اوبری» و «استفان ماتورین» را روایت میکند که بعدها به پزشک کشتی مرموز او و همچنین مامور اطلاعاتیاش تبدیل میشود.
«ایوانهو» اثر «والتر اسکات»
ویلفرد آیوانهو، پسر سدریک، یکی از اشراف ساکسون، به لیدی راونا، دختری تحت قیمومت پدرش و از اسلاف آلفرد شاه، دلباخته است. ولی سدریک که طرفدار پر و پا قرص بازگشت نژاد ساکسون به سلطنت انگلستان است فکر میکند که با دادن راونا به آتلستان ساکسون که خون سلاطین در رگهایش جاری است به هدف خود خواهد رسید. او که از عشق دو جوان به یکدیگر به شدت عصبانی شده است پسرش را تبعید میکند.
این رمان الهامبخش تعدادی آثار موسیقایی در سراسر جهان از جمله «آیونهو» اثر جووانی، «ربکا» اثر بارتولومئو پیزانی بوده است. همچنین این رمان تأثیری نیز در «نامزدان» اثر مانتسونی و حتی «نوتردام دوپاری» اثر ویکتورهوگو داشته است.
سِر والتر اسکات زاده ۱۵ اوت ۱۷۷۱ - درگذشته ۲۱ سپتامبر ۱۸۳۲ میلادی، رماننویس، شاعر، تاریخدان و زندگینامهنویس اسکاتلندی است که او را اغلب ابداعکننده یا پدر رمان تاریخی میدانند، از آنجایی که وی قالبی را برای این سبک از ادبیات داستانی بهکار بست که تا امروز از آن پیروی شده است. اشعار و رمانهای معروف به وِیورلی او، به بازگویی وقایع مهیج مربوط به تاریخ موطنش میپردازند و دیگر رمانهای وی به بریتانیا و فرانسهٔ دوران قرون وسطی برمیگردند که شخصیتهای آن را شاهان، شهبانوها، مردان سیاسی، مزرعهداران، گدایان و راهزنان تشکیل میدهند.
«وراث» اثر «ویلیام گولدینگ»
این کتاب درباره آخرین قبیله بازمانده از انسانهای نئاندرتال است که در دست انسان باهوش زمان خود گرفتار میشوند.
سر ویلیام جرالد گُلدینگ زادهٔ ۱۹ سپتامبر ۱۹۱۱ و درگذشتهٔ در ۱۹ ژوئن ۱۹۹۳، شاعر و رماننویس بریتانیایی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در ۱۹۸۳ بود. از معروفترین آثارش میتوان به ارباب مگسها اشاره کرد. او همچنین جایزه ادبی من بوکر را برای رمان آداب عبور که اولین کتاب از سهگانهٔ به سوی انتهای زمین است، در ۱۹۸۰ کسب کرد. همچنین سه کتاب ارباب مگسها، برج و خدای عقرب به فارسی ترجمه و در ایران به انتشار رسیدهاند.
«گل آبی» نوشته «پنهلوپه فیتزجرالد»
گل آبی رمانی استوار بر یک عشق آتشین است که که در طبقات اشرافی اواخر قرن ۱۸ رخ می دهد و بر اساس شخصیت های واقعی نوشته شده است. این رمان آخرین کتاب پنه لوپه فیتزجرالد است. بسیاری از کار های پنلوپه فیتزجرالد، این نویسنده سرشناس انگلیسی در سینما اقتباس شده و از روز ان فیلم ساخته اند. برای مثال، فیلم «کتابفروشی» با اقتباس از کتابی به همین نام از فیتز جرالد ساخته شده که ایزابل کوشت، کارگردان اسپانیایی این فیلم از سوی نمایشگاه کتاب فرانکفورت عنوان برترین اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی را دریافت.
«احیاء» نوشته «رز ترمین»
رز ترمین نویسنده اهل بریتانیاست. ترمین از سال ۲۰۱۳ ریاست دانشگاه ایست آنگلیا واقع در نوریچ انگلستان را بر عهده دارد. همچنین وی دارای نشان شهروندی CBE بریتانیاست. او در سال ۱۹۸۳ عضو انجمن پادشاهی ادبیات انگلستان شد. ترمین همچنین برنده جوایزی معتبر همچون جایزه ادبیات داستانی زنان (۲۰۰۸)، جایزه ادبی کاستا بوک (۱۹۹۹) و جایزه فمینا (۱۹۹۴) شدهاست. رز ترمین از نویسندگانی همچون ویلیام گلدینگ خالق اثر «سالار مگسها» و گابریل گارسیا مارکز نگارنده مشهور اثر «صد سال تنهایی» و سبک واقعگرایی جادویی تأثیر پذیرفتهاست. او یک رماننویس تاریخی است که تمرکز نوشتارهای او بر روی زوایا و حوادث غیرمنتظره و مسحور کننده یک رویداد است.
«نوزایش» نوشته «پت پارکر»
تولدی دوباره فصل اول از سه گانه پت پارکر است. این رمان که در سال ۱۹۹۱ نامزد جایزه بوکر شد، داستان یک روانپزشک ارتش است که در سال ۱۹۱۷ در یک بیمارستان جنگی تلاش میکند تا به سربازانی که به شوک فلج کننده (سربازانی که بر اثر ترس زیاد نه قادر به تکلم هستند و نه قادر به خوابیدن و راه رفتن) مبتلا شدهاند کمک کند.
پت پارکر در سال ۱۹۹۵به خاطر کتاب "جاده شبح" برنده جایزه بوکر شد.
جایزهٔ ادبی مَن بوکر، که به نام جایزهٔ بوکر هم شناخته میشود، یکی از مهمترین جوایز ادبی دنیاست که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسیزبان که نوشتهٔ شهروندان کشورهای همسود بریتانیا، جمهوری ایرلند یا زیمبابوه، باشد، اعطا میشود. نام برندهٔ این جایزه به طور وسیعی در مطبوعات آورده میشود و بنابراین بردن جایزهٔ بوکر تأثیر فراوانی در فروش کتاب میگذارد.
«دختری با گوشوارههای مروارید» نوشته «تریسی شوالیه»
محور اصلی این کتاب تابلوی دختری با گوشواره مروارید است، که شوالیه دختر این تصویر را به عنوان راوی داستانش انتخاب میکند و با وی به درون زندگی شخصی و کاری «ورمر» سرک میکشد.
کتابناک در خلاصه و توزیح این کتاب فرانسوی برجسته می نویسد: «تریسی شوالیه دختر این تصویر را به عنوان راوی داستانش انتخاب می کند و با وی به درون زندگی شخصی و کاری ورمر سرک می کشد.»
اکثر آثار ورمر پرتره هایی از طبقه معمولی و بورژوا در حین انجام کار یا زندگی روزمره اند. تنها اثر وی که هیچ توجهی به حرفه، مکان و زمان مدل ندارد تابلوی دختری با گوشواره مروارید است. این تابلو که سال خلق آن بین سالهای ۱۶۷۵-۱۶۶۵ تخمین زده می شود با تکنیک رنگ روغن روی بوم نقاشی شده است و به خاطر زاویه مدیوم شات، لباس های خارج از عرف و تاحدی نامانوس، پس زمینه سیاه بدون درج و ثبت هرگونه وسیله، لوازم یا نشانه ای که به ما درباره این فرد و شرایطش آدرسی بدهد به شدت محل شک و حدس و گمانهای فراوان درباره هویت این مدل شده است. گمان ها برای شناسایی معمولا در سه فرد خلاصه شده است: ماریا ورمر (دختر بزرگ یوهانس)، مدلینا ون روی ون (دختر دوست و حامی یوهانس ورمر) و مدل گمنامی که در خانه ورمر به عنوان پیشخدمت کار می کرد. شوالیه با گمان سوم جلو می رود.
در روایت شخصی شوالیه از این تابلو، این دختر، گری یت است؛ دختر یک کاشی ساز فقیر که برای کار و کمک مالی به خانواده اش به عنوان پیشخدمت به خانه ورمر نقاش می رود. وظیفه او علاوه بر انجام کارهای روزمره عادی نظیر شستن، اتو کردن، خرید و... تمیز کردن آتلیه نقاشی ورمر است. گری یت از ۱۶ تا ۱۸ سالگی در خانه ورمر کار می کند و در همان نگاه اول به ورمر دل می بندد و در خیال نوجوانانه خویش ورمر را هم دلبسته خود می پندارد.
این کتاب درباره تابلویی به همین نام که توسط یان ورمر کشیده شده و در حال حاضر در موزه ماوریتس هویس لاهه(هلند) نگهداری می شود نوشته شده. این تابلوی زیبا برخلاف بیشتر آثار ورمر و دیگر نقاشان دوران خودش ظاهری مرموز دارد. تصاویر کلاسیک و رئال آن دوران یا تصویری از طبیعت و شهرها هستند و یا حالات انسانی و جو آن زمان را منتقل می کنند. مثل زنی که در حال ریختن شیر در کاسه است. گروهی که موسیقی می نوازند. مجالس و جشن های اشرافی و مردمی و صحنه هایی دیگر به همین سبک. با این حال دختری تنها و جوان در یک تابلو با زمینه ی کاملا خالی و سیاه می تواند متمایز از بقیه باشد. ما نمی توانیم بفهمیم که این دختر با این نگاه نافذ و لباسی که چندان عادی و رایج نبوده فقیر است یا اشراف زاده؟ شاد است یا غمگین؟ به چه فکر می کند؟ و یا کجاست؟»
این کتاب را طاهره صدیقیان به فارسی ترجمه کرده است.
«ولف هال» و یا «تالار گرگ» نوشته «هیلاری مانتل»
انگلیس در دهه ی ۱۵۲۰، در آستانه فاجه ای بزرگ قرار دارد. اگر پادشاه بدون داشتن یک جانشین مذکر، از میان برود، ممکن است کشور به وسیله ی جنگ های داخلی به کلی نابود شود. هنری هشتم قصد دارد تا ازدواج بیست ساله اش را ملغی کرده و با آن بولین ازدواج کند، درحالی که پاپ و اکثریت اروپا با این تصمیم او مخالفند. این طلب پادشاه، باعث کشته شدن مشاور کارآمدش، کاردینال ولسی شده و زمینه ی ایجاد خلأ در ساختار قدرت را فراهم می کند. توماس کرام ول در این وضع آشفته وارد داستان می شود. کرام ول، مردی صاحب فکر، جذاب، قلدر، کمال گرا و فرصت طلب است که در خواندن ذهن دیگران بسیار زیرک بوده و بسیار پرانرژی خود را مطرح می کند.
هیلاری مانتل یکی از نویسندگان زن انگلیسی است که علاوه بر دنیای زنانه پا به عرصه ذهنی جنس مذکر نیز می گذارد و در داستان هایش احوالات درونی مردان را نیز بسیار خوب به تصویر می کشد. «تالار گرگ»، برجسته ترین کتاب او برنده جایزه ادبی «من بوکر» است
روزنامه بریتانیایی گاردین، هیلاری مانتل را «یکی از برجسته ترین نویسندگان زنده و معاصر بریتانیا» معرفی کرده است.
مترجم کتاب، علی اکبر قاضی زاده درباره این رمان می گوید: انتظار دارم این کتاب پس از نشر مورد قضاوت سختگیرانه خوانندگان ایرانی قرار گیرد.
نظر شما