سینمای ایرانی، فیلم‌نامه‌های غیر ایرانی!

امروز ۱۷ آبان ماه سالروز درگذشت پدر داستان نویسی کوتاه ایران است. در تاریخ سینمای ایران فیلم های اقتباسی از داستان ها کم نبوده اند اما جای خالی داستان و نویسنده های به نام ایرانی عجیب در سینما احساس می شود.

به گزارش ایمنا، نویسنده ها اصیل ترین خالق ایده ها در جهان اند. آنها هستند که ایده ها را به واژه هایی شنیدنی تبدیل می کنند و جهان را برای اهلش تبدیل به قصه ای می کنند که هزار بار شنیدنی تر و دیدنی تر از واقعیت آنچه که هست می شود.
در فیلم نامه نویسی و فیلم سازی اقتباس شیوه رایجی است. فیلم نامه نویس و یا کارگردانی قصه ای می شنود و دغدغه اش می شود و فیلمش را می سازد. امروز و در سالروز درگذشت محمدعلی جمالزاده سری بزنیم به فیلم نامه های اقتباسی ایران، تا دیدن جای خالی اقتباس از داستان های ایرانی نگرانمان کند از این همه غرب زدگی فکری! مگر می شود سرزمینی جمال زاده و دولت آبادی و گلستان و دانشور و ترقی داشته باشد و فیلم نامه هایش را از روی داستان های غربی بنویسد؟


سارا، پری و اشباح

«سارا» فیلم مشهور و محبوب داریوش مهرجویی، با اقتباس از نمایشنامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن ساخته شد. معضلات خانوادگی نمایشنامه ایبسن بسیار خوب در «سارا» نمود پیدا کرده بود. مهرجویی به نام شخصیت های کتاب هم وفادار بود. «سارا»‌ی مهرجویی جایگزین «نورا» در کتاب ایبسن شد.  

در روزگاری که کمتر مخاطبی با دی جی سلینجر آشنا بود، داریوش مهرجویی با اتکا به داستان خوب «فرانی و زویی» فیلم «پری» را ساخت. فیلم درباره دختری جوان است که درگیر مسائل و دغدغه ها و سوالات فلسفی خود است و... در قصه «فرانی و زویی» سالینجر یک دهقان روس برای فرانی شکل یک عارف را می گیرد.
مهرجویی برای فیلم اشباح نیز نمایشنامه ای به همین نام از هنریک ایبسن را در دست گرفت. قصه فیلم درباره تیمسار سلیمانی و همسرش است که در روابط خود به بن بست می رسند، تلاش های وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آن ها بی نتیجه می ماند. سال ها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار (پسر جوانش) را می گیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار می سازد.

فیلم در زمان پخش در جشنواره و بعد از آن در اکران نه تنها مورد اقبال قرار نگرفت بلکه انتقادهایی سخت و تیز را در بر داشت. چون کارگردان نه تنها نتوانسته بود به نمایشنامه وفادار باشد و ارزش آن را حفظ کند بلکه فیلمش را به ضعیف ترین شکل روانه بازار فیلم کرده بود.


خواهران غریب

بعد از فیلم «دو نیمه سیب» کیانوش عیاری، که از داستان «خواهران غریب» اریش کستنر ساخته شده بود، کیومرث پوراحمد فیلم خواهران غریب را کارگردانی کرد و فیلم با توسل به موزیک سعی در ارائه تصویری شاد کرد. فیلم پوراحمد داستان دو خواهر کودک بود که با پدر آهنگساز و مادربزرگشان زندگی می کردند. در نهایت هم مادرشان به زندگی آن ها برمی گشت. تصویر دو مرحوم هنرمند، پرویندخت یزدانیان و خسرو شکیبایی در این فیلم هم دیدنی و هم خاطره انگیز است.  


اینجا بدون من و بیگانه

اینجا بدون من فیلم محبوب و مشهور بهرام توکلی از نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» تنسی ویلیامز اقتباس شده بود.

فیلم داستان خانواده ای است متشکل از مادر (فاطمه معتمد آریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) به فیلم و عشق یلدای معلول به او زندگی آنان را تغییر می دهد.

«اتوبوسی به نام هوس»، نمایشنامه ای است که بارها از آن فیلم های بسیاری اقتباس و ساخته شده است. نمونه تازه اش فیلم وودی آلن به نام یاسمین غمگین با بازی ماندگار کیت بلانشت و نمونه کلاسیک و دیدنی آن فیلم الیا کازان. بهرام توکلی هم این نمایشنامه را انتخاب کرد تا فیلم بیگانه را کارگردانی کند.

فیلم با شکلی ایرانی و نگاهی به آن نمایشنامه درباره نسرین (پانته آ بهرام) معلم نقاشی یک آموزشگاه آزاد است که به بهانه دیدار با خواهر ناتنی اش (مهناز افشار) به خانه او می رود، اما آنجا برای چند روزی ماندگار می شود و شوهر خواهرش (امیر جعفری) با ورود نسرین به خانه آن ها می خواهد ارث پدری زنش را از او بگیرد. در یکی از شب ها دوست امیر (هومن برق نورد) با نسرین آشنا می شود...


«تردید»

تردید از آن فیلم هایی است که سال ها مراحل تولیدش طول کشید، در میان کار متوقف شد و دوباره از سر گرفته شد. واروژ کریم مسیحی برای ساخت دومین اثرش سراغ اقتباس از «هملت» شکسپیر رفت. فیلمنامه «تردید» روایتگر داستان پسری به نام سیاوش است که پس از مرگ پدرش، عموی او اختیار ثروت خانوادگی را به دست می گیرد.

سیاوش عاشق دخترعمه اش مهتاب است. پس از گذشت مدت کوتاهی از مرگ پدر، او از ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش باخبر می شود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد که پدرش کشته شده است. در فیلم اشاره هایی به شخصیت شاهزاده دانمارکی می شود و نمایشی ساختگی هم با بازی بهرام رادان و ترانه علیدوستی شکل می گیرد. نام فیلم کریم مسیحی با نگاهی به درون مایه هملت انتخاب شده است و در انتها هم با یک غافل گیری پایانی متفاوت از هملت شکسپیر را می بینیم.

برای شما عجیب نبود؟ و این ها همه در حالی است که از یکی از بهترین و شیرین ترین داستان های جمالزاده به نام «کباب غاز» فیلم سینمایی بسیار ضعیفی با همین نام ساخته شده است که نه تنها در سینمای ایران جایی ندارد بلکه مسافران خواب آلود اتوبوس های بین شهری هم ترجیح می دهند چشم هایشان را به روی فیلم ببندند و به موسیقی ملایمی که از هندزفری موبایلشان پخش می شود گوش کنند.  

کد خبر 326982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.