رشد قارچ گونه دانشگاه ها و رویای اخذ مدرک

بیکاری کابوس فارغ‌التحصیلان است و رشد قارچ گونه موسسات و مراکز آموزش عالی با رشته ها و گرایش های متعدد و سهولت ورود و فارغ التحصیلی از مراکز دانشگاهی باعث شده تا سطح کیفی آموزش های دانشگاهی به شدت افت کرده و شاهد سیل عظیم تحصیلکرده های ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم باشیم.

به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، بیکاری یکی از بزرگترین چالش‌های اجتماعی و اقتصادی کشورهای مختلف است. بیکاری کابوس فارغ‌التحصیلان دانشگاه های کشور است.  افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، منجر به عدم تعادل بین فرصت‌های شغلی موجود و نیاز واقعی بازار کار و جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی شده است. بیکاری از یک‌سو عمق مشکلات اقتصادی را مشخص می‌کند و از سوی دیگر آثار روانی بر جمعیت هر کشور، به ویژه  افراد متخصص و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دارد.

بر اساس تازه‌ترین اطلاعات از وضعیت «بیکاری فارغ التحصیلان»، جمعیت فارغ التحصیل و در حال تحصیل دانشگاهی سال ۹۴ معادل ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده است که از این میزان ۴.۸ میلیون نفر در حال تحصیل و ۷ میلیون نفر نیز جمعیت فارغ التحصیل هستند.

از ۴ میلیون و هشتصد هزار نفر که در حال تحصیل هستند حدود ۸۰۰ هزار نفر (۱۷درصد) ضمن تحصیل دارای فعالیت اقتصادی بوده و شاغل هستند. همچنین بخشی از جمعیت در حال تحصیل و فارغ التحصیل دانشگاهی از نظر اقتصادی غیرفعال هستند و در جستجوی شغل نیستند.

بر اساس همین آمار در بین جمعیت ۷ میلیونی فارغ التحصیل، ۳.۷ میلیون نفر شاغل و ۹۰۰ هزار نفر بیکار هستند. ضمن اینکه ۲.۴ میلیون نفر از فارغ التحصیلان در جمعیت غیرفعال اقتصادی قرار دارند که جزو جمیعت بیکار جویای کار محسوب نمی شوند.

دانش اندوزی با انگیزه ها و هدف گزینی نادرست

احسان کاظمی پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره معضل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در گفت و گو با خبرنگار جامعه ایمنا می گوید: تحصیل علوم و فنون یکی از اعمال پسندیده و ارزشمند از بعد فردی است و بستری برای توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه را فراهم می آورد، درصورتی که این دانش اندوزی با انگیزه ها و هدف گزینی نادرست انجام پذیرد، مسبب بسیاری از مشکلات فردی و معضلات اجتماعی می شود.

دامنۀ سبب شناسی این آسیب از اشتباهات فردی در خصوص چگونگی انتخاب رشته تحصیلی توسط افراد گرفته تا ضعف راهبردهای هدایت تحصیلی در نظام های آموزشی و فقدان تدابیر و سیاست های آینده نگری کلان در زمینۀ بسترسازی برای اشتغال و بهره گیری از فارغ التحصیلان رشته های مختلف دانشگاهی است.

کاظمی ادامه داد: به نظر می رسد، هنوز جامعه به درک این واقعیت نرسیده است که ماهیت تحصیلات عمومی با تحصیلات عالی که در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی انجام می شود متفاوت است و هر کدام ضرورت های خاص خود را دارد.

مدرس مسائل شهروندی معتقد است به همین خاطر امروزه در جامعه با معضلی به نام بیکاری تحصیل کرده های دانشگاهی مواجه هستیم. کسانی که وقت، هزینه و انرژی بهترین سال های عمر خود را صرف رفت و آمد به دانشگاه کرده و با امید به داشتن موقعیت و جایگاه اجتماعی و اقتصادی بهتر در آینده رویای اخذ مدرک را در سر دارند.  

کاظمی با تاکید به این نکته که دریافت مدارک دانشگاهی در خانواده های ایرانی تبدیل به یک عادت شده است، می گوید: در واقع شیرینی و احساس خودبسندگی ناشی از دریافت مدارک دانشگاهی، به گونه ای در خانواده های ایرانی جا افتاده است که ذهن جوانان را از تعقل در مورد فلسفۀ ادامه تحصیل تخدیر کرده است.

وی توضیح می دهد: به طور کلی ادامه تحصیل تا مقاطع بالا خود فی نفسه یک اشتغال ذهنی و عاطفی نه تنها برای فرد بلکه برای خانواده اش نیز ایجاد می کند. به همین خاطر وقتی از آنها می پرسید شغلتان چیست؟ می گویند: دانشجو!

به نظر می رسد برای بسیاری از افراد، تحصیلات همچون نردبانی است که باید مدام از آن بالا بروند و مدرک بگیرند و باز بالاتر بروند. بدون اینکه از خود بپرسند چرا باید این مدارج را طی کنند. متاسفانه خانواده ها نیز تحت تاثیر فضای روانی و ذهنی جامعه مشوق این جریان هستند.

پژوهشگر مسائل اجتماعی معتقد است یکی از تکیه کلام های بسیاری از والدین ایرانی خطاب به فرزندانشان این است که "ما از شما هیچ چیز به جز درس خواندن نمی خواهیم". از سوی دیگر نظام های آموزشی ما نیز فعالیت و اشتغال را کمتر مورد توجه قرار داده و مدام بر طبل درس خواندن برای آینده ای بهتر می کوبند بدون اینکه آموزش هایی را که به افراد ارائه می دهند را به صورت کاربردی و قابل تبدیل به کار و فعالیت ارزشمند در آورند.

آسیب شناس اجتماعی در مورد محتوای آموزش ها و سیل عظیم تحصیلکرده های ناکارآمد اذعان می کند: در واقع این آموزش ها مجموعه ای از تئوری ها، فرمول ها و محفوظات است که بسیاری از آنها نیز به درد زندگی روزمره  نمی خورد، چه برسد به ایجاد مهارت در اشتغال مولد برای فراگیران. به همین خاطر شاهد سیل عظیم تحصیلکرده های ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم هستیم.

 کاظمی درباره گرفتن مدرک بالاتر و شانس بیشتر برای رسیدن به مدینه فاضله دانشجویان اظهار می کند: از سویی فارغ التحصیلان به خاطر مدرک و رشته ای که سال ها برایش زحمت کشیده اند به دنبالِ شغلی مناسب با آموخته ها و صد البته رویاهایشان می گردند و از سوی دیگر در فضای پر رقابت جامعه به دنبال رفاه و درآمد عالی هستند و به طور یقین نمی خواهند تن به انجام هر کاری برای کسب درآمد مناسب داشت، به همین که دچار ناهماهنگی شناختی می شوند به این معنا که تصویر ذهنی که از آینده خود ساخته اند را با واقعیت جامعه ناهماهنگ می بینند. به همین دلیل معمولاً فکر می کنند اگر یک مقطع تحصیلی بالاتر بروند و مدرک بالاتری بگیرند شانس بیشتری برای رسیدن به مدینه فاضله خود خواهند داشت.

وی ضمن تشریح بازار داغ کلاس های آمادگی کنکور مقاطع ارشد و دکتری می گوید: به همین خاطر امروزه شاهد بازار داغ و پررونق کلاس های آمادگی کنکور مقاطع ارشد و دکتری هستیم که باز هم تب مدرک گرایی تحصیل کرده های ما را افزایش داده است.  

مدرس مسائل اجتماعی و شهروندی با اشاره به اینکه  نتیجه این فرایند چیزی جز یاس و سرخوردگی برای تحصیلکرده های بیکار و خانواده های آنان و نیز معضلی برای جامعه نخواهد بود، می گوید:  بنابراین می توان گفت به جای سرمایه گذاری برای نیروی انسانی جامعه، مرتکب سرمایه سوزی نیروی انسانی شده ایم چرا که به جای اینکه آنها را در فضایی قرار دهیم که مهارت و توانمندی خاصی را فرا  بگیرند تا بتوانند برای خود اشتغال زایی نمایند، آنها را با سرگرم کردن به گذراندن واحدهای نطری در دانشگاه معطل نگاه داشته ایم. در حالی که دانشگاه ها باید این فرهنگ را در جامعه که هر تحصیلکرده باید کارآفرین باشد برای دیگران نه جویای کار و به دنبالِ دیگران، نهادینه کند.

رشدقارچ گونه موسسات، کاهش سطح کیفی آموزش ها

کاظمی در زمینه رشد قارچ گونه دانشگاه ها و موسسات  آموزش و افت کیفی آموزش ها می گوید: رشد قارچ گونه موسسات و مراکز آموزش عالی با رشته ها و گرایش های متعدد و سهولت ورود و فارغ التحصیلی از مراکز دانشگاهی نیز باعث شده است که سطح کیفی آموزش های دانشگاهی به شدت افت کرده و ارزش و اعتبار تحصیل علم و دانشگاه از بین برود.

آسیب شناس اجتماعی با تاکید به این نکته که یکی دیگر از عوامل بروز و ظهور پدیدۀ تحصیلکرده های بیکار از بعد روانشناختی این است که مدرک دانشگاهی کاربردهایی جدیدی پیدا کرده است، خاطرنشان کرد: این کاربردها جدید شامل پیدا کردن فرصت های بهتر برای همسر گزینی و ازدواج است، اگر چه بسیاری از مردم می دانند که شغل مناسبی برای دارندگان فلان رشته دانشگاهی وجود ندارد ولی باز هم فرزندان خود را به ادامه تحصیل در دانشگاه ترغیب می نمایند. به همین خاطر می بینید در فرم های انتخاب رشته بسیاری از داوطلبان طیف وسیع و متفاوتی از رشته ها وجود دارد. گویی به هر طریق ممکن بدون در نظر گرفتن علائق، استعداد و امکانِ اشتغال در آینده باید وارد دانشگاه بشوند.

کد خبر 326341

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.