اصلاح حقوق زنان؛ تقلای اعراب برای «مدل دموکراسی غیر ایرانی»

اعراب خلیج فارس که همواره با حسرت به انتخابات وسیع و میلیونی ایران می نگرند، می کوشند در  لفافه و بدون ذکر نام از ایران، الگوی مردمسالاری دینی کشورمان را کپی برداری کنند.

خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- اعظم ملایی: در هفته های گذشته تغییرات ایجاد شده در وضعیت زنان در برخی کشورهای عربی توجه مردم خاورمیانه و حتی رسانه های جهانی را به خود جلب کرده است. پادشاه عربستان در همکاری با ولیعهد جوانش بسیاری از تابوهای تاریخی در رابطه با زنان را شکست و نه تنها پس از سالها ممنوعیت، رانندگی را برای زنان عربستان مجاز اعلام کرد؛ بلکه دستور تدوین قانونی برای مبارزه با تعرض جنسی به زنان را هم صادر نمود. مجلس این کشور نیز در همراهی با پادشاه و ولیعهد، با فتوا دادن مفتی‌های زن موافقت کرد. تغییراتی که البته با یکسری حواشی همچون حضور زنان عربستان در ورزشگاه و خواننده های زن در تلویزیون دولتی این کشور نیز دنبال شد و  جامعه سنتی عربستان و البته کشورهای همسایه را در بهت و شگفتی فرو برد.

البته عربستان تنها کشوری نیست که سیاست «تغییر طوفانی وضعیت زنان» را دنبال می کند، انتخاب ۹ زن در کابینه جدید امارات متحده عربی ، حکایت از آن دارد که امارات تنها در عرصه نظامی و امنیتی دنباله رو عربستان نیست و در این حوزه هم می کوشد پابه پای عربستان حرکت کند. «شیخ محمد بن راشد» نخست وزیر و حاکم دبی با اعلام کابینه جدید، در توییتر خود نوشت: « در حمایت از تغییر و به روز سازی، با هدف برآورده ساختن چشم اندازهای بلندمدت، کابینه جدید اعلام می شود».

در واکنش به چنین تحولاتی، نخستین سؤالی که ایجاد می شود این است که چه شده است که زنانی که تا یکسال پیش از بسیاری از حقوق اولیه نیز محروم بودند،  به یکباره در چشم حاکمان عرب عزیز و حقوق آنها محترم شده است؟

برخی از تحلیلگران معتقدند کشورهای عربی که سابقه نادیده انگاشتن زنان در ساختار قدرت را داشته اند، اکنون به این باور رسیده اند که دنیای امروز نیازمند توانمند سازی زنان در حوزه های مختلف از جمله سیاست است  و در نتیجه درها را به روی زنان گشوده اند.

اما واقعیت این است که در کشورهایی با ساختار سیاسی بسته و غیر دموکراتیک ، تحولات  و تصمیمات سرنوشت ساز اینچنینی نه متأثر از درخواستهای جامعه و تمایل آن به تغییر، بلکه بیشتر تحت تأثیر فشارها و القائات بیرونی صورت می گیرد. برای ما ایرانی ها، با تجربه ای که از قرنها تحولات سیاسی، فرهنگی و حقوقی در کشورمان داریم، تحولات رخ داده در وضعیت زنان در عربستان و امارات امروز، به طرز عجیبی یادآور بروز شدن وضعیت زنان در ایران دوران پهلوی اول و دوم است.  رضا شاه که سودای نوسازی و پیشرفت ایران را در سر داشت همواره ترکیه آتاتورک را الگوی خود می دانست و پس از سفر به این کشور بود که در صدد «رفع حجاب از زنان» و «اعطای حق رأی» به آنها برآمد.

محمد رضا شاه اما بیشتر هواخواه امریکا بود و می کوشید به هر نحو ممکن نظر سیاستمداران ابرقدرت بلوک غرب را جلب کند. در نتیجه وی برای آنکه از گزند حملات احتمالی آمریکا به ساختار سنتی و دیکتاتورمابانه خود مصون بماند؛ سلسله اقداماتی را تحت عنوان فضای باز سیاسی، اصلاحات ارضی، لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و در نهایت انقلاب سفید شاه و مردم در دستور کار قرار داد.

حال هر چند وضعیت عربستان و امارات کاملا قابل مقایسه با ایران دوران پهلوی ها نیست؛ اما از بسیای جهات به آن شباهت دارد؛ همچون رضا شاه که زمانی به اقتدار آتاتورک و اصلاحات او در کشورش رشک می برد، اعراب خلیج فارس نیز با حسرت به انتخابات وسیع و میلیونی ایران می نگرند که بازتاب زیادی در رسانه های جهان داشته و ایران را به تنها نمونه دموکراسی در خاورمیانه تبدیل کرده است. بنابراین هر چند برخلاف رضا شاه و آتاتورک که مناسبات دوستانه ای با هم داشتند، سران کشورهای عربی مناسبات خوبی با مقامات کشورمان ندارند؛ اما می کوشند در  لفافه و بدون ذکر نام از ایران، الگوی مردمسالاری دینی کشورمان را کپی برداری کنند و با ایجاد تغییراتی ظاهری و روبنایی، نشان دهند که خاورمیانه «مدلهای دموکراسی غیر ایرانی» نیز دارد.

عامل دیگری که به نظر می رسد در ترغیب کشورهای عربی به انجام اصلاحات خصوصاً در حوزه زنان مؤثر بوده، فشار طرفهای غربی بویژه ایالات متحده آمریکاست.این کشورها که منافع استراتژیک متعددی در خاورمیانه و خلیج فارس دارند، همواره از سوی افکار عمومی جهانی به خاطر حمایت و ارتباط دوستانه با نظامهای غیر دموکراتیک عربی  تحت فشار هستند. بنابراین می کوشند این فشار را به سران عربی منتقل کرده و با سوق دادن آنها به سمت دموکراسی، خود را از اتهام حمایت از دیکتاتوری ها برهانند. بنابراین همچون دوران محمدرضا شاه در ایران، وجه دیگر اصلاحات عربی، فشارها و مداخلات خارجی برای اصلاحات است.

هر چند تجربه تاریخی ما ایرانیان نشان می دهد که اصلاحات سیاسی و حقوقی تا برخواسته از بطن جامعه و همسو با فرهنگ و اعتقادات مردم نباشد، راه به جایی نمی برد و کلید توسعه کشور نمی شود؛ اما باید منتظر ماند و دید پایان مسیر اصلاحات طوفانی عربی در نهایت به کجا خواهد رسید و چه سرنوشتی را برای ملتهای همسایه ایران رقم خواهد زد.

کد خبر 324907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.