اصفهان، پایتخت خوشنویسی ایران در همۀ دوره‌هاست

مهدی عطریان، از اساتید پیشکسوت خوشنویسی اصفهان است که به مناسبت هفتۀ خوشنویسی، با او در مورد وضعیت فعلی این هنر در استان به گفتگو نشسته ایم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، هفتۀ آخر مهر ماه بود که ۲۱ مهر به عنوان روز خوشنویسی تعیین و از این روز تا ۲۸ مهر ماه، به عنوان هفتۀ خوشنویسی در کشور اعلام شد. به مناسبت نامگذاری این روز و قرار گرفتن در این هفته، با مهدی عطریان، یکی از اساتید خوشنویسی اصفهان که خود قریب ده سال سرپرستی انجمن خوشنویسان ایران را بر عهده داشته و اکنون در آموزشگاهی خصوصی در خیابان آمادگاه مشغول آموزش این فن به هنرجویان و تحقیق و فعالیت در این باره است، به گفتگو نشستیم تا احوال خوشنویسی استان را از او جویا شویم.

عطریان متولد سال ۱۳۳۶ در اصفهان است. او که سابقۀ حضور در کلاس های استادان حبیب الله فضائلی و نصر الله معین را داشته از وضعیت فعلی این هنر گلایه دارد. عطریان معتقد است که پایتخت واقعی خوشنویسی کشور، در همۀ دوره ها اصفهان بوده است و خواهد بود و سیاست هایی در صدد مطرح کردن نام شهر دیگری به عنوان پایتخت خوشنویسی کشور وجود داشته که با سکوت انجمن خوشنویسان به طور کل زمینه ساز سلب این لقب از نصف جهان شده. مشروح گفتگوی ایمنا را با این هنرمند از نظر می گذرانید:

از خوشنویسی بگویید و آغاز حیات این هنر.

سابقۀ خط، پیش از اسلام بوده اما زیبایی نگاری خط که همان خوشنویسی باشد همزمان با ظهور اسلام به وجود آمده و ایرانیان هم مبدع این فن بوده اند. درست است که امروزه ایران را بیشتر به نستعلیق و شکسته می شناسند اما سایر خطوط هم توسط ایرانی ها ابداع شده و به طور کلی فرهنگ و هویت ایرانی با خوشنویسی شدیدا به هم گره خورده اند. ناگفته نماند که آثاری از امام علی (ع) و امام حسن (ع) وجود دارد که نشان می دهد آن ها به خط کوفی پاره ای آیات و روایات را می نوشتند اما ابن مقلۀ شیرازی بود که در قرن ۳ هجری خطوط سته را ابداع کرد. آخرین این شش خط، خط نسخ بود و چون به سبب سهولت در خواندن و کاربرد، ناسخ دیگر خطوط شد آن را «نسخ» نامیدند. میرعلی تبریزی در قرن ۷ و ۸ نستعلیق را با در هم آمیختن نسخ و تعلیق ابداع کرد و در قرن ۱۰ و ۱۱ نیز شکستۀ نستعلیق توسط محمد شفیع هروی در اصفهان و حکومت صفویه پدید آمد.

از سال ۱۳۹۱ قزوین به عنوان پایتخت خوشنویسی ایران معرفی شده، اصفهان شایستۀ کسب این عنوان نبود؟

 قلۀ بلند خوشنویسی که میر عماد حسنی است زندگی خود را در اصفهان گذرانده و مقبرۀ او در مسجدی در خیابان حافظ زیارتگاه عاشقان است، بزرگترین شکسته نویس تاریخ نیز درویش عبدالمجید طالقانی است که او هم از نوجوانی به اصفهان آمده و در همین شهر به خاک سپرده شده. وقتی ما روایت داریم که ابن سینا در اصفهان کلاس درس داشته و بیشتر عمرش را در این شهر گذرانده اما به سبب اینکه مقبره اش در همدان است، او را همدانی می نامیم، چرا امثال صائب و میرعماد و عبدالمجید که مدفنشان اینجاست اصفهانی نباشند؟ به عقیدۀ من اصفهان پایتخت واقعی خوشنویسی کشور در همۀ دوره هاست چون بزرگان خوشنویسی در این شهر رشد کرده اند و بالیده اند. در زمان قاجاریه ما میرزا غلامرضا اصفهانی را داشته ایم و بعد زین العابدین اشرف الکتاب را، سر در مسجد امام هم توسط علیرضا عباسی نوشته شده و همۀ این افراد از خوشنویسان بزرگ تاریخ کشور هستند.

با این توصیفات علت اینکه این عنوان از اصفهان گرفته شده چیست؟

بنده این اتفاق را حاصل سیاست های پشت پرده ای می دانم که می خواسته نام قزوین را مطرح کند و سکوت انجمن خوشنویسان نیز عامل دیگری برا این رخداد شده. انجمنی که به مرور رو به کاهش است و البته حساب آن از جامعۀ بزرگ خوشنویسان جداست.

در حال حاضر وضعیت خوشنویسی در اصفهان چگونه است؟

بعد از انقلاب به همت استاد فضائلی و معین این هنر همه گیر شد و افراد زیادی آن را فرا گرفتند، در واقع استادان امروز همه شاگردان این دو بزرگوار بودند اما به تدریج در اصفهان این هنر رو به تحلیل رفت. هر چند هنرمندان بزرگی به صورت انفرادی و منفصل از انجمن مشغول فعالیت هستند و جوایز بین المللی بسیاری را کسب می کنند و قابلیت های بسیاری هم دارند اما وقتی انجمن خوشنویسان به عنوان جمع کنندۀ این افراد و مدافع حقوق حقۀ آن ها، جایگاه واقعی خودش را ندارد و تعداد کمی از خوشنویسان را زیر پوشش خود دارد، بطبع اوضاع هم بهتر از این نمی شود.

راهکار پیشنهادی شما برای بهبود این وضعیت چیست؟

معتقدم که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، شهرداری و دیگر نهاد های فرهنگی مرتبط با این حوزه باید به جامعۀ خوشنویسان اصفهان توجه داشته باشند نه صرفا به خوشنویسانی که در انجمن خوشنویسان فعالند و باید راهی برای وحدت ایجاد کردن بین این افراد زیر یک چتر حمایتی پیدا کنند چرا که بسیاری از خوشنویسان بزرگ شهر عضو انجمن خوشنویسان فعلی نیستند. حدود ۱۰ سال است که این انجمن از مرکز دچار انشقاق شده و اصفهان هم از این آشفتگی بی نصیب نبوده است. موانعی برای عضویت تعداد زیادی از خوشنویسان بوجود آورده اند و به بهانه های مختلف کلاس های آن ها را تعطیل کرده اند. انجمن شهرستان هایی مثل شهرضا و خمینی شهر پیشرو تر از انجمن خوشنویسان اصفهان است و متولیان امر به جای اینکه برای ما سیاست گزاری کنند باید بسترهای حمایتی را فراهم کنند تا هنرمندان بتوانند حرکتی رو به جلو داشته باشند. همۀ مدیران مربوطه باید مستقیما و بدون حب و بغض های خطی این هنرمندان گرانقدر را شناسایی کنند و شکاف هایی که در این مدت به وجود آمده پر کنند. حداقل کار این است که به این اساتید میدانی برای آموزش داده شود هر چند هنرمندان خود به مسئولیت تاریخی خود آگاهند اما کم کاری ها نیز بر عهدۀ متولیان خواهد بود.

می گویند که هر چه می گذرد از تعداد هنرجوها کم و بر تعداد اساتید افزوده می شود، این نسبت معقول است؟

این رویۀ بدی است که در حال حاضر وجود دارد. سفارش آموزش هنر خط و خوشنویسی به فرزندان، از فرمایشات امام سجاد به والدین است و خوشنویسی هم باید مثل ادبیات فارسی در جامعه جاری و فراگیر باشد. بله هنرجو کم است، در حالی که همۀ فرزندان ما باید هنرجوی این رشته باشند. متاسفانه دست اندرکاران این حوزه به مسئولیت خطیری که دارند واقف نیستند و امکانات لازم را برای نشر هنر اساتید این حوزه فراهم نمی کنند. اگر تعامل خوبی بین انجمن خوشنویسان، ادارۀ ارشاد، ادارۀ آموزش پرورش و سایر نهاد های مربوطه با جامعۀ خوشنویسان برقرار بود می شد همانطور که مربی های بهداشت به مدرسه می روند و واکسن بچه ها را می زنند مربی ها و اساتید خوشنویسی هم بروند و به آن ها خوشنویسی یاد بدهند نه این که از معلمانی که اغلب در رشته های دیگر تخصص دارند به عنوان معلم هنر و خوشنویسی استفاده کنند. امیدواریم این اتفاق بیفتد تا اصفهان جایگاهی که در همۀ دوره ها داشته در این دوره هم پیدا کند و در این حوزه حرفش را بزند. در آخر ضمن تبریک این روز و هفته، به همۀ فعالان این عرصه، از صمیم قلب آرزوی ایجاد وحدت بین جامعۀ خوشنویسان را دارم. /

کد خبر 323347

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.