به گزارش ایمنا، آیت الله مظاهری در جلسه درس اخلاق خود به ذکر نکاتی درخصوص مبحث اهمیت برگزاری عزاداری برای امام حسین(ع) و سایر معصومین(ع) پرداخت. مشروح سخنرانی وی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این مرجع عالیقدر بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجلاللهتعالیفرجهالشریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث این چند جلسه ما درباره یک امر مهم در تشیّع است، و آن عزاداریهاست. اینکه بتوانیم خون امام حسین«سلاماللهعلیه» را زنده نگاه داریم. بتوانیم آن موج در کربلا را نگاه بداریم. ثوابش بالاترین ثواب است. معلوم است که ادامۀ کار امام حسین«سلاماللهعلیه» مثل ادامۀ کار اسارت، بالاترین ثواب را دارد. علاوه بر این، فوایدی دارد که در جلسات قبل مقداری راجع به فواید عزاداریها صحبت کردم.
بحث امشب که یک بحث فوقالعاده مهم در اسلام عزیز است، اینست که این عزاداریها موجب رابطه تشیع با اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. واسطۀ اهلبیت بین ما و خداست. پروردگار عالم این واسطه را جداً خواسته است. در قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»[1]
ای آدمهای با تقوا، بین خدا و خودتان وسیله و رابطه و واسطه قرار دهید. امام صادق میفرمایند: «والله نحنُ الوسیلة فی القُرآن»[2]، آن وسیله که در قرآن روی آن تأکید شده است، ما هستیم. یا در آیۀ دیگر میفرماید: «وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا»[3]؛ پروردگار عالم اسماء خوبی دارد و شما اینها را واسطه کنید بین خدا و خودتان. در دعاهایتان با این وسیله جلو بروید. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی»[4]؛ آن اسمای حسنا در قرآن ما هستیم.
اگر این روایتها هم نبود، خود آیه به خوبی دلالت میکرد که اسمای حُسنی یعنی اهلبیت«سلاماللهعلیهم». اگر این روایتها نبود، خود آن آیۀ شریفه که فرموده واسطه قرار دهید، قدر متیقّنش اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. اما علاوه بر اینکه دلالت اینطور آیات هست، خود ائمۀ طاهرین هم تأکید دارند که وسیله بین خدا و شما، اهلبیت«سلاماللهعلیهم» هستند.
در قرآن میفرماید وقتی بنا شد حضرت آدم توبه کند: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»[5]، پروردگار عالم کلماتی را به او القاء کرد و گفت در توبهات اینها را بگو. اگر روایت هم نداشتیم، معلوم بود که پروردگار عالم به حضرت آدم گفته است اهلبیت را بین من و خودت واسطه قرار بده در اینکه توبهات قبول شود، اما در روایاتی از سنّی و شیعه آمده است که این تلّقی، اسمای اهلبیت«سلاماللهعلیهم» بود. آن روایتها مختلف هم هست. مثلاً در روایتی میخوانیم که جبرئیل امین اسامی پنج تن آل عبا را به حضرت آدم«سلاماللهعلیه» تلقین کرد. ایشان نیز برای پذیرش توبه، نام پنج تن را بر زبان جاری کرد و وقتی به اسم امام حسین«سلاماللهعلیه» رسید، دلش شکست و گریه کرد و به جبرئیل گفت: این پنجمی چه کسی است؟ جبرئیل نیز قضایای تشنگی و شهادت امام حسین«سلاماللهعلیه» و اسارت عیال را بیان کرد و هر دو گریستند[6]؛ یعنی جبرئیل امین از طرف خداوند برای حضرت آدم روضۀ عطش خوانده است.
بنابراین ما بدون واسطه نمیتوانیم رابطه با خدا پیدا کنیم. رابطۀ با خدا واسطه میخواهد. اصلاً یک قاعدۀ کلی داشته باشید که نمیشود بدون واسطه فیض پروردگار به این عالم برسد. مثال عوامانه اینکه اگر آب بخواهد به برگهای درخت برسد، بدون واسطه نمیشود. باید از ریشههای درخت، آب و خوراک به تنه درخت برسد و تنه به شاخهها بدهد و شاخهها به رگهای ریز و آن رگهای ریز یا میوه میدهد یا برگها را سبز نگاه میدارد. چه وسائط فراوانی میخورد تا این برگ درخت بتواند سبز نگاه داشته شود. اگر ما بخواهیم زنده بمانیم، باید از این زمین تغذیه کنیم و اگر بخواهیم از زمین تغذیه کنیم، اسباب فراوانی میخواهد تا گندمی به دست بیاوریم.
خدا رحمت کند سعدی را که چه خوش میگوید:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو و فرمان و فرمانبردار/ شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
ما اگر بخواهیم یک غذا بخوریم، چه وسائطی باید کار بکند. راجع به علممان نیز چنین است. اگر ما بخواهیم خداشناس و دین شناس باشیم، به معنای اینکه احکام و اخلاق و اعتقادات دین را فراگیریم، الهامی نمیشود و اینکه خدا بلاواسطه به شما عنایت کند. اگر استدلال بخواهیم، خون جگرها میخواهد و تعلیم و تعلّمها میخواهد و اگر دین رسوخی بخواهیم، عبادتها میخواهد: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ»[7]
انسان بخواهد استدلالی دین را بفهمد، واسطه میخواهد و واسطۀ او تعلیم و تعلّم است. انسان بخواهد دین را قلبی و رسوخی بفهمد، چه ریاضتها میخواهد و ریاضتها باید واسطه شود بین خدا و ما تا اینکه ما دین رسوخی پیدا کنیم. به عبارت دیگر دین را باور کنیم، هم از نظر اخلاق و هم از نظر اعتقادات و هم از نظر احکام. شما نمیتوانید چیزی در این دنیا پیدا کنید که واسطۀ ظاهری نخورد و پروردگار عالم بدون واسطه عنایت کرده باشد.
انسان باید با اسباب به نتایج و مطلوباتش برسد. همینطور که آب با وسائطی به برگ درخت میرسد، بدان آب رحمت هم به تو میرسد با وسائطی و وسائطش اهلبیت«سلاماللهعلیهم» هستند. لذا مثلاً در صحیفۀ سجادیه که زبور اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است و کتاب تالی تلوّ نهجالبلاغه است و کتابی که پر از معارف است، یک جا پیدا نمیکنید که امام سجاد«سلاماللهعلیه» بدون واسطه از خدا خواسته باشد. و این جمله «بحقّ محمد و آل محمد» در همۀ صحیفۀ سجادیه هست. چنانچه مفاتیح محدث قمی شاید یک میلیون دعا در متن یا حاشیه دارد. شما نمیتوانید در این دعاها، یک دعا پیدا کنید که اسم اهلبیت«سلاماللهعلیهم» در آن دعا نیامده باشد. یعنی واسطۀ بین ما و خدا ذکر اهلبیت، تمسّک به اهلبیت و یاد اهلبیت«سلاماللهعلیهم» و به قول قرآن، واسطۀ بین ما و اهلبیت نباشد. و این حرف عوامانه که مگر خدا نمیتواند چیزی به ما دهد و ما چه احتیاجی به واسطه داریم، معلوم است که نفهمیدگی است. مثل اینست که یکی بگوید چرا خدا بدون واسطه به میوه آب نمیدهد و به برگ درخت آب نمیدهد. معلوم است که خودش به این میخندد. چه فرق میکند بین آن درخت و ما، از نظر گرفتن نعمت از خدا. از همین جهت بزرگان از گرفتن از قرآن و روایات، واسطۀ فیض درست کردهاند.
معنای واسطه فیض که قرآن میفرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»[8]؛ ما اهلبیت را واسطه قرار دادیم بین خودمان و مردم. به این جعل تکوینی میگویند. یک معنایش اینست که اهلبیت«سلاماللهعلیهم» قافله سالار عالم وجودند. استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«ره» در واسطۀ فیض، این را قبول کردهاند، البته نه به طور انحصاری بلکه این معنا را قبول دارند.
یک معنای بالاتر، همین واسطه است. اینکه فیض از طریق حق به اهلبیت«سلاماللهعلیهم» میرسد و اهلبیت هم واسطهاند که فیض مقدس از طرف خدا به ما برسد. همینطور که خدا اگر ناگهان نازی کند، قالبها در هم میریزد، اهلبیت«سلاماللهعلیهم» نیز چنیناند. این جملهای که راجع به امام زمان گفتم همین بود که قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، حضرت ولیّ عصر«ارواحنافداه» است.
مثال عوامانهای بزنم تا مقداری در دل رسوخ کند. الان ما از این برق استفاده میکنیم. اگر نیروگاه برق ناز کند و برق ندهد، اینجا فوراً تاریک میشود. اما نیروگاه نمیتواند بلاواسطه فیضش را به اینجا بدهد. چه سیمهایی باید کشیده شود تا واسطه بین اینجا و نیروگاه پیدا شود. وقتی واسطه بین اینجا و کارخانه پیدا شد، کارخانه به شما برق میدهد. از نظر علم و فلسفه و عرفان، این وجود مقدس یعنی فیض از طرف خداست. خدا فیض میدهد اما واسطه، اهلبیت«سلاماللهعلیهم» هستند. لذا اگر اهلبیت«سلاماللهعلیهم» یک جا نباشند، آنجا مرده است. به قول روایات ما:
«لَو خَلَتِ الأرْضُ طَرْفَة عَیْنٍ منْ حُجَّة لَساخَتْ باهْلها»[9]
اگر به اندازه یک چشم بر هم زدن، زمین از حجّت خالی شود، زمین اهلش را فرو میبرد. یک لحظه امام زمان روی این کرۀ زمین نباشند، این کرۀ زمین نابود است. احتیاج به این هم نیست که مثلاً زلزلهای بشود، بلکه نظیر وجود ذهنی ماست. وجود ذهنی ما با ماست و ما هرچه بخواهیم ایجاد کنیم، میتوانیم. البته وجود ما ضعیف است و وجودی که ایجاد میکنیم ضعیف است و فقط در ذهن است. اما هرچه بخواهیم ایجاد کنیم، فوراً میتوانیم ایجاد کنیم. اما تا ما توجه به این وجود ذهنی داریم، موجود است و تا از آن غفلت کنیم، نابود میشود. احتیاج به این هم نیست که او را بمیراند، بلکه وقتی از آن غفلت کنیم، نابود میشود. لذا الان قطب عالم امکان، امام زمان چنین است. آقا امام زمان«ارواحنافداه» اگر یک لحظه از عالم وجود غفلت کند، نظیر وجود ذهنی ما که اگر از آن غفلت کنیم، نابود میشود، عالم نیز چنین میشود.
زیارت جامعۀ کبیره، زیارت خوبی است. علامه مجلسی«ره» میگوید خدمت امام زمان«ارواحنافداه» رسیدم و برای امام زمان زیارت جامعه را مداحوار خواندم. آقا امام زمان دست مبارکشان را روی شانۀ من گذاشتند و فرمودند: «نعم الزیارة هذه». گفتم آقا از جدتان است و اشاره کردم به قبر امام هادی«سلاماللهعلیه». فرمودند آری. لذا علامه مجلسی میفرمایند: زیارت جامعه، از نظر سند و دلالت، صحیحترینِ زیارات است. هیچ دهانی نمیتواند این زیارت جامعه را بگوید. لذا به قول حضرت امام، همین مدلول دلیل بر صحت سند است. تمام اسرار شیعه در این زیارت جامعه هست. شیعه اسرار زیادی دارد و پایههای تشیّع چهل اصل اعتقادی است که همه و مخصوصاً جوانها باید بدانند و یکی از آن چهل مورد، همین واسطۀ فیض یعنی ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» و الان آقا امام زمان«ارواحنافداه» است. لذا در اواخر زیارت جامعه میفرماید: «بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ... وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُم»[10]
آقا امام زمان! شما اولید و شما آخرید. یعنی فیض به واسطۀ شماست. اگر نعمتی از طرف خدا بیاید، به واسطۀ شماست. اگر بارانی بیاید، به واسطۀ شماست. اگر غمی از کسی رفع شود و اگر گرفتاری از کسی رفع شود، به واسطۀ شماست. این معنای واسطه فیض است.
گفتم معنای اوّل واسطۀ فیض را استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«ره» از آیۀ «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»[11] چنین استفاده میکردند که یعنی قافله سالار عالم وجود، یعنی فعلاً امام زمان«ارواحنافداه»عالم وجود را رو به حرکت استکمالی میبرند تا به مقام کمال برساند. علاوه بر این، در آیات دیگری، معنای دوم واسطۀ فیض بیان میشود. مثلاً قرآن میفرماید:
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»[12]
انسان، هرچه میخواهی بکن، اما توجه به این مطلب داشته باش که آقا حاضر و ناظر است و در محضر امام زمانی و حتی دلت هم در محضر امام زمان «ارواحنافداه» است. خوب باشد یا بد باشد در محضر اهل بیت «سلاماللهعلیهم» هستی و بالاخره اگر نعمتی از طرف حق برسد، به واسطۀ آنها به تو میرسد. مواظب باش نعمت خدا که به واسطۀ امام زمان میرسد، ناگهان صرف در گناه نکنی. بالاترین رذائل، بیوفایی است، چنانچه وفا بهترین صفات فضیلت است. اینکه یک زن با شوهرش باوفا باشد، یک مرد با زن و با خانواده باوفا باشد. نعمت بسیار بزرگی است. برعکس اگر یک زن راجع به شوهر بیوفا باشد و یک مرد راجع به زن بیوفا باشد. این آیۀ شریفه به ما میگوید آقا و خانم با وفا باش. در محضر امام زمانی و آنچه قدرت و اراده و عقل داری و حواس ظاهر مثل چشم و گوش و زبان داری، نعمتی است که خدا داده است، به واسطۀ وجود مقدس امام زمان«ارواحنافداه». پس مواظب باش که بیوفا نباشی، مواظب باش خیانت در امانت نکنی، مواظب باش این نعمتها در راهی صرف شود که خدا و امام زمان میخواهند.
بنابراین کلمۀ واسطه، یک کلمۀ مقدسی است. هم در عالم طبیعت و عالم ماده و عالم ملکوت و از جمله در عالم انسانهاست. اگر ما بخواهیم از خدا نعمت بگیریم، باید این واسطه حفظ شود. توجه به این داشته باشیم که باید از طرف خدا حاجت ما برآورده شود، اما به واسطۀ امام زمان. اگر آن واسطۀ فیض نباشد، اصلاًممکن نیست فیض پروردگار عالم به ما برسد. لذا به ما سفارش شده است که در دعاها اسم اهلبیت«سلاماللهعلیهم» آورده شود.
پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در دعاهای خود، یکدیگر را واسطه قرار میدادهاند؛ پیامبر گرامی در نماز میفرمودند: «اللَّهُمَّ بِحَقِّ عَلِیٍّ بن أبِی طالِب عَبْدِکَ اغْفِرْ لِلْخَاطِئِینَ مِنْ أُمَّتِی»؛ خدایا به حقّ بندهات علی بن ابیطالب، گناهکاران از امّت مرا بیامرز.
و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در رکوع و سجود نماز خویش میگفتند: «اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ اغْفِرْ لِلْخَاطِئِینَ مِنْ شِیعَتِی.»[13]؛ خدایا به حقّ بندهات محمد، گناهکاران از شیعیان مرا بیامرز.
ما در زندگی باید به این مطلب توجه داشته باشیم که نعمت از طرف خداست و همه چیز از خداست. معنای «الحمدلله رب العالمین» یعنی همه چیز از خداست. مربی صد درصد خداست. اما این مربی به ما گفته است بین خودت و من واسطه قرار بده: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»[14]
یکی از بزرگان گفته بود در تخت فولاد اصفهان خدمت آقا امام زمان«ارواحنافداه» رسیدم. به آقا گفتم: علم جفر و رمل و اسطرلاب به من بدهید تا من بتوانم خیلی کار کنم. آقا خندهای کردند و فرمودند: این علوم حرام است و به دنبال اینگونه علوم نرو. بعد فرمودند: میخواهی یک دعا به تو یاد دهم بهتر از رمل و اسطرلاب؟ پس بگو: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب، ثبّت قلوبنا علی دینک». بعد فرمودهاند بگو: «اللّهم انّی اسئلک بحقّ محمد و آل محمد» و بگو: «یا محمد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین یا صاحب الزمان أدرکنی و لا تُهلکنی». این آقا مثل اینکه ادبیاتش خوب بوده و در ذهنش یک ایراد آمده و گفته است که آقا امام زمان فرمودند: «ادرکنی و لا تُهلکنی» ولی چون خطاب به جمع است، باید بگویند: «أدرکونی و لا تُهلکونی»، یعنی پیغمبر خدا، ای زهرای عزیز و ای علی بن ابی طالب و ای امام حسن و امام حسین و امام زمان، مرا یاری کنید و مواظب باشید من نابود نشوم. وقتی این فکر به ذهن آن آقا آمده است، امام زمان«ارواحنافداه» تبسّمی کرده و فرمودهاند: «واسطۀ فیض فعلاً من هستم». ولو اینکه باید اسم اهلبیت آورده شود، اما واسطۀ فیض عالم فعلاً من هستم و باید بگویی «أدرکنی و لا تُهلکنی». یعنی آقا امام زمان را بین خودت و خدا واسطه قرار بده. در وقتی که در دعاها میخوانی «بحقّ محمّد و آل محمّد»، در همان وقت توجه به این مطلب داشته باش که آقا امام زمان فعلاً در میان اهلبیت«سلاماللهعلیهم» واسطۀ بین ما و خدا هستند. ولو اینکه همه نور واحدند و هیچ تفاوتی با هم ندارند. پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین از نظر علمی تفاوتی ندارند. فضیلتی نیست که پیغمبر داشته باشند و سایر اهلبیت نداشته باشند. العیاذبالله نمیشود یک نقص ولو جزئی در امیرالمؤمنین نباشد و در امام حسن باشد. به قول پیغمبر اکرم: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا»[15]؛ یعنی آنکه نشست، وظیفه صددرصد بود و آنکه قیام کرد، وظیفه صددرصد بود و هیچ تفاوتی بین امام حسن و امام حسین نیست. ولو چنین است و همان وقتی که واسطۀ فیض امام زمان است، برگشتش به اینست که واسطۀ فیض همۀ اهلبیت«سلاماللهعلیهم»هستند، اما توجه به این مطلب ضروری است که الان قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود حضرت ولی عصر «ارواحنافداه» هستند.
چیزی که بگویم و بحث را تمام کنم یک خلاصهگیری است و اینکه این عزاداریها فواید فراونی دارد و از جمله فوایدش اینست که ما اهلبیت«سلاماللهعلیهم» را بین خودمان و خدا واسطه قرار میدهیم و این واسطه خیلی کار میکند. در اینجا میگوییم واسطه و در روز قیامت به آن شفاعت میگوییم و اگر شفاعت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» نباشد، احدی و حتی انبیاء نمیتوانند به خودی خود به بهشت روند. همه باید مورد شفاعت واقع شوند، چنانکه الان قطب عالم امکان اگر واسطه بین خدا و ما نباشند، هیچ کس نمیتواند در این دنیا زندگی کند. در روز قیامت، قضیه شفاعت یک قضیه مسلّم از نظر قرآن است و اینکه همه باید مورد شفاعت واقع شوند به همین معنای واسطۀ فیض.
[1]. المائده، 35: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و به او [توسل و] تقرب جویید.»
[2] . المناقب، ج 3، ص 75 و نیز تفسیر المعین، ج 1، ص 290
[3]. الاعراف، 180: «و نامهای نیکو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانید.»
[4]. الکافی، ج 1، ص 144
[5]. البقره، 37: «سپس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آری، او[ست که] توبهپذیرِ مهربان است.»
[6] . بحارالانوار، ج 44، ص245
[7]. الحجر، 99: «و پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد.»
[8]. الانبیاء، 73: «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند.»
[9]. بصائر الدرجات، ص 489
[10]. من لا یحضره الفقیه، ج 2، صص 615 و 616.
[11] . الانبیاء، 73: «و ایشان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند».
[12]. التوبه، 105: «و بگو: «[هر کاری میخواهید] بکنید، که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست.»
[13]. الفضائل، ص 128
.[14] المائده، 35: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و به او [توسل و] تقرب جویید.»
.[15] المناقب، ج3 ؛ ص394
نظر شما