چرا «امیر نادری» را از دست دادیم؟

جوان ترها کمتر اسم امیر نادری را شنیده اند. اما متولدین دهه های سی و چهل حتما «خداحافظ رفیق» را یادشان هست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، امیر نادری این روزها بعد از تقریبا سه دهه دوری از ایران، با «کوه» به سالن های سینمای ایران آمده است. و ما اصفهانی ها در این شب ها در همین سینما سوره خودمان میزبان امیر نادری کهنه کار هستیم.

موج نو بدون امیر نادری موج نو نمی‌شد

امیر نادری محقق، نویسنده و کارگردان آبادانی این روزها در دهه هفتاد زندگی خود ساکن ایران نیست و سال هاست که ترک وطن کرده است.

امیر نادری، متولد ۷ خرداد ۱۳۲۴ در آبادان یکی از تاثیرگذار ترین کارگردان های موج نوی ایران است. موج نو، انقلاب سینمای ایران بود که در اواخر دهه چهل خورشیدی شکل گرفت. سینمای موج نو عمدتاً در دو مسیر اصلی گسترش یافت؛ جبههٔ فیلم‌های شخصی و انتزاعی با آثاری مانند رگبار، چشمه، یک اتفاق ساده، شازده احتجاب، دایره مینا و پستچی، و جبههٔ فیلم‌های با سویه‌های پررنگ اجتماعی و تجاری مانند فرار از تله، سه‌قاپ، خداحافظ رفیق، طوقی، رضا موتوری و گوزن‌ها که اغلب تحت تأثیر موفقیت قیصر ساخته می‌شدند.

در بحبوحه انقلاب، سینمای ایران کم صدا شده بود که «دونده» امیر نادری جان تازه ای در رگ و پی موج نویی ها دمید و حواس جهان را به سینمای ایران جمع کرد.

در سال ۶۳ امیر نادری که در ابتدا عکاس سینمای ایران بود فیلمی ساخت که از جانب منتقدان یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های ربع قرن اخیر است. «دونده» امیر نادری را دنیا می شناسد و حیف که نسل جدید امروز سینمای ما نمی شناسندش. او در طی تقریبا پنجاه سال فعالیت هنری جوایز متعددی از جشنواره های معتبر خارجی دریافت کرده است. دونده، ماه، آب باد خاک، تنگسیر، وگاس، ساز دهنی، تنگنا و جستجو تنها بخش کوچکی از پنج ده فعالیت امیر نادری در عالم صدا و تصویر را تشکیل می دهند.

 

چرا امیر نادری را از دست دادیم؟

گاهی وقتی می خواهی با کسی حرفی بزنی، گلایه ای کنی و یا حتی ابراز علاقه ای، کلمه ها می گریزند و تو به دنبال راه دیگری هستی که حرفهایت راه فراری بیابندو فراموش نشوند. زبان بدن هنرمندان قاصر است از گفتن و به جای آن زبان دلشان جاری. هنرمند برای حرف زدن به دنبال راهی غیر از کلمات می گردد و حرف هایش تصویر و موسیقی و نقش می شوند.

در همه ادوار تاریخی این سرزمین و در هر کجای دیگر دنیا همیشه هر حرفی اجازه گفتن ندارد، هر احساسی مجال بروز پیدا کردن ندارد و بالاخره هر فیلمی امکان نمایش دادن ندارد. سانسور برای همه ما کلمه آشنایی است. در این میان هستند هنرمندانی که تن به بریده شدن و سانسور شدن می دهند و می خواهند به هر قیمتی که شده حرف بزنند. برخی از هنرمندان یک کلام ترند، یا تمام حرفشان را می زنند و یا سکوت می کنند.

این که دقیقا امیر نادری چرا از ایران رفت را هیچ کس نمی داند. برخی معتقدند توقیف فیلم های آب، باد، خاک و دو فیلم مستند جستجو ۱ و جستجو ۲ در تصمیم نادری به مهاجرت از ایران، بی تأثیر نبوده است.

فیلم «ماه» یکی از فیلم های برجسته امیر نادری است. به گفته خود امیر نادری، او بیست سال دربارهٔ موضوع این فیلم کار کرده و یک دلیل مهاجرت او از ایران به آمریکا، ساختن فیلم «ماه» بوده‌ است.

هرچه که اتفاق افتاده و هرچه که هست سینمای ما هنرمندی را از دست داد که جایگزینی برایش پیدا نشد. امیر نادری آن سر دنیا دور از سینمای وطنش و ما اینجا نیازمند بودن او و هر دو تنهاییم. فرصت حضور کم است و اگر دست به کاری نزنیم روزگار منتظر ما نخواهد ماند.

سینمای ما در سال گذشته عباس کیارستمی اش را از دست داد بی آنکه آنگونه که شایسته بود از حضورش بهره مند شده باشد، پس ای کاش فرصت بودن با امیر نادری را غنیمت بشماریم و از او دلجویی کنیم./

کد خبر 320380

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.