سپر بلا بود و بلای جان دشمن

متولد فروردین سال 1340 بود و مجرد؛ دیپلمش را که گرفت، عضو سپاه پاسداران اسلام شد؛ با ذکاوتش بلای جان محتکران زمان شد و با شجاعتش عملیات کردستان را پشتیبانی می‌کرد؛ بیست ساله بود که هم صحبت اولیاء خدا شد و همنشین دوستان خدا در گلستان شهدای شهر اصفهان.

خبرگزاری ایمنا - گروه پایداری - محدثه احمدی: سر و کارش دائم با قرآن و نهج البلاغه و اشعار مذهبی بود؛ در کودکی پدرش را از دست داد و با خانواده از حبیب آباد به اصفهان آمد تا تحصیلاتش را در دبیرستان ادامه دهد؛ در دوران ستم شاهی مبارزی شجاع و نترس بود و به حضرت صاحب الزمان(عج) ارادتی خاص داشت؛ به همت دوستانش انجمن اسلامی و کتابخانه کوچکی با نام مبارک حضرت مهدی موعود(عج) برای جذب و ارشاد نوجوانان سر پا کرد؛ در جبهه فرمانده گروه ضربت شد و کاری‌ترین ضربات را بر پیشانی متجاوزان وارد کرد؛ از طرفی هم مسئول تدارکات و پشتیبانی منطقه عملیاتی کردستان بود؛ هنوز مجرد بود تا اینکه در ماه رمضان 1360 در عملیات آزاد سازی مریوان انفجار خمپاره‌ای زمینی جسم پاک عباسعلی جلالی را در سن بیست سالگی آسمانی کرد و روحش را قرین رحمت پروردگار قرار داد.

با پیروزی انقلاب، عباسعلی برای ایجاد امنیت، بچه‌های مذهبی محل را جمع کرد و رزمایش با شکوهی در خیابان به راه انداخت، آرامش در محل حاکم و سفره اراذل و اوباش هم جمع شد. وضع معیشتی مردم سخت شده بود و برخی از خدا بی خبرها هم با احتکار اجناس مورد نیاز مردم بازار سیاه راه انداخته بودند؛ عباسعلی راه حل را پیدا کرد؛ بچه‌های انجمن مهدی موعود(عج) را جمع کرد تا بر اقلام خوراکی نظارت کند؛ کارت‌هایی را آماده کرده بود وروی هر کدام اسم مغازه دار و موجودی‌های انبارش را می‌نوشت و مرتب سرکشی می‌کرد؛ فضا برای ادامه کار محتکران نا امن شده بود و مشکل کمبود اجناس خوراکی مردم هم حل شده بود؛ عباسعلی خالصانه برای خدا کار کرد و خدا چنان هیبتی از او در دل فروشندگان قرار داد که همه بدون چون و چرا با او همکاری می‌کردند.

اوایل انقلاب نفوذ ملی گراها و توده‌ای‌ها در برخی از مساجد مشکلات بسیاری برای نیروهای متعهد ایجاد کرده بود؛ مسجدالمهدی هم پاتوق آنها شده بود؛ عباسعلی با تعدادی از بسیجی‌های زبر و زرنگ یک گروه ویژه راه انداخته بود که به کماندوها معروف شده بودند؛ گروه ویژه اردویی برای اعضای بسیج مسجدالمهدی تشکیل دادند و پس از جمع شدن اعضای بسیج آنها را به سمت کوهستانی دور افتاده حرکت دادند.

کماندوهای بسیجی با لباس کومله‌های کردستان در قسمتی از کوهستان کمین ساختگی گذاشته بودند و منتظر آمدن آنها بودند؛ به محض رسیدن بچه‌های مسجدالمهدی کماندوها با تیراندازی هوایی و ایجاد رعب و ترس همه آنها را دستگیر کردند؛ در یک بازجویی ساختگی مشخص شد که نفوذی‌ها چه کسانی هستند؛ عباسعلی پس از آن، همه را جمع کرد و با دلایل منطقی و قرآنی برایشان صحبت کرد.

کد خبر 320362

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.