گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، پریسا عابدی: مدیر و ناظم را که میبیند لبه آستینش را در مشت فشار میدهد و آن را پایینترین حد ممکن میکشد، چند لحظه بعد سایه مسئولان مدرسه که از سرشان کم میشود آستین را بالا میزند و دستهایش را نشان میدهد که با زخمی تازه حرف انگلیسی Mروی آن حک شده، با آبوتاب برای جمع دوستانش تعریف میکند که اولین حرف از نام دوستپسرش را روی دستش حک کرده تا او بداند چقدر عاشقش بوده و هست، دخترها با چشمهایی گرد شده و چشمهایی که از درد دیدن زخم چینخوردهاند به دستش خیره شدهاند، «دردت نیومد؟» «با چی دستتو اینطوری کردی؟» «نمیترسی مامان بابات ببینن؟» اینها سوالاتی است که پشت سر هم ردیف میشوند، او اما با خونسردی میگوید که با تیغ حرف را روی دستش حک کرده و ترسی هم از پدر و مادرش ندارند چرا که آنها حق ندارند چیزی به او بگویند، مینا معتقد است درد که ندارد هیچ، حس خوبی هم دارد، حس اینکه شجاعت انجام کاری به این سختی را داشتهای، دستش را روی زخم میکشد و میگوید: وقتی تیغو روی دستم میکشیدم حس خوبی داشتم، انگار خالی میشدم تازه فهمیدم چه راه خوبی بوده و من نمی دونستم.
در روزهای وارونگی همه چیز در نهایت عجیب بودن تجربه میشود اگر چند صباح پیش مردم با اجسام تیز به جان درختان، دیوارها و آثار تاریخی میافتادند و ابیاتی که از درد دلشان ناشی میشد و یا اسم معشوق بر آنها حک میکردند امروز این امضاهای دردناک به بدنها مینشیند و پوستها را خراش میدهد تا درد خودنمایی، خشم درونی و عشقهای نمایشی را درمان کند.
همه اینها حکایت از پدیدهای دارد که چند سالی است در مدارس کشور رواج یافته و هر از گاهی اوج میگیرد و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی مردم را حساس میکند، «خون بازی» حالتی است که فرد با اجسام تیز دست و بدن خود را خراش داده و در معرض عموم قرار میدهد.
فاطمه دانشور، فعال اجتماعی طی چند روز گذشته با انتشار تصویر دستان دختر جوانی که بهشدت بریده بود، نوشت: این روزها گزارشهای متعددی از مددکاران دریافت میکنم که حاکی از گسترش پدیده خون بازی در بین نوجوانان است.
او با اظهار تأسف از اینکه آموزش و پرورش راهکاری برای مقابله با این پدیده ندارد از وزیر آموزش و پرورش خواسته تا ستادی را برای بررسی این قبیل آسیبها تشکیل داده و راهکار مواجهه با آن را بیایند.
طوفانهای زودگذر نوجوانی همواره در جریاناند
اما سید محمدسجادزاده، مشاور خانواده و فعال فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: قاعده سنین نوجوانی پیروی کورکورانه از دوستان و همسالان است بنابراین در این سنین در پسکارها و فعالیتهای نوجوان الزاماً فکر و دلیل خاصی وجود ندارد.
او معتقد است قضاوت مثبت همسالان و دوستان، ابهت و ارزشمندی میان آنها و تحسین شدن توسط دوستان مهمترین دغدغه و خواسته سنین نوجوانی است بنابراین نوجوان الزاماً فهمی از کارهایی که انجام میدهد ندارد و تنها به دنبال تأیید دوستان است.
سجادزاده تأکید میکند: در هر دوره موضوعی باب شده و توجه گروههای جوان و نوجوان را به خود معطوف میکند از استفاده از علائم شیطانپرستی در دهه هشتاد تا مصرف مواد مخدر دانشآموزی، همه نمونههایی از این مسئله است که قطعاً آسیب دارد اما باید توجه داشت که این اتفاقات موجهای ناپایدار و زودگذر هستند اما همین تجربه برای نوجوان آسیب بسیار دارد و او را در برابر مشکلات بعدی آسیبپذیرتر می کند.
این کارشناس تأکید میکند: برای مثال پدیده خون بازی و آسیب رساندن به خود، آمادگی برای خشونت و برخی جرائم و خشونتهای خیابانی و خانوادگی را در آنها بیشتر کرده، قبح خودکشی و خودآزاری را از بین میبرد.
رفیق بهتر، آسیب کمتر
او راه واکسینه کردن نوجوان در برابر این آسیبهای دوره نوجوانی را تعمیق مبانی دینی و اعتقادی خانواده و نوجوان، توجه به گروه دوستان و همسالان او و حضور در جمعهای سالم میداند و میگوید: هرچه نوجوان در جمعهای فعال، پویا و سالم بیشتر حضور داشته باشد، با آسیبهای کمتری مواجه میشود.
او همچنین تأکید میکند مهمترین نکته در مواجهه با مشکلات سنین نوجوانی مجهز کردن نوجوان به تفکر انتقادی و پرسشگرانه است، در این حالت است که نوجوان هر چیزی را راحت نمیپذیرد.
این کارشناس فرهنگی همچنین ایجاد هدفمندی و برنامهریزی برای نوجوان را یکی دیگر از راههای مقابله با این مشکلات میداند و معتقد است: دانشآموزانی که هدف و مشغولیتی دارند کمتر در معرض آسیبها و رفتارهای خطرناک جمعی قرار میگیرند.
این روزها و پس از طرح این آسیبهای مجازی لزوم حضور مشاورین و مددکاران بیشتر از پیش در مدارس احساس میشود و همین موضوع توسط فعالین اجتماعی، کارشناسان و مسئولین مطرح میشود.
این نسلِ تنها
سجادزاده یکی از مهمترین کمبودهای این نسل را عدم حضور افراد دلسوزی میداند که برای نوجوان وقت گذاشته بدون قضاوت، نصیحت و سرزنش به حرف آنها گوش کنند.
این کارشناس فرهنگی بابیان اینکه این روزها نه خانواده و نه مشاوران برای نوجوان وقت نمیگذارند و حوصله گوش دادن به او را ندارند، میگوید: مشاوره و مددکاری که در دفتر خود نشسته منتظر مراجعه دانشآموز بماند قطعاً اثرگذار نیست و دانشآموز هم اهمیتی برای حرفهای چنین مشاوری قائل نیست و متأسفانه اغلب مشاوران ما اینگونه هستند در حالی که مشاور باید جوشش داشته، از عمق جان دلواپس دانشآموز باشد و خود به سراغ دانشآموز برود که به تجربه ثابت شده دانش آموزان به راحتی با چنین افرادی ارتباط برقرار میکنند.
این در حالی است که زهرا قجاوند، رئیس اداره مشاوره اداره کل آموزش پرورش استان اصفهان در گفت وگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه حالت ایده آل کار در مدارس حضور تیم مشاورهای متشکل از روان سنج، مشاور و مددکار است، گفت: در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش برنامهای برای تدارک و استقرار این گروهها ندارد و میانگین کار مشاوران ما یک ساعت مشاوره برای هر ۱۵ دانشآموز است که در تلاشیم این میزان را به یک ساعت مشاوره برای ۱۲ دانشآموز برسانیم.
دایره بزرگ دختران سمت راست حیاط نشستهاند و هیاهو میکنند، نگار سارا و نگین آستینهای خود را بالا زده و زخمهای دستشان را به بقیه نشان میدهند و دخترها با تعجب به دستشان نگاه میکنند، نگار، سارا و نگین چند هفته پیش زخم دست مینا را میدیدند و شجاعتش را تحسین میکردند، مدیر و معلم در دفتر مدرسه مشغول به چایی خوردن با معلمان هستند و مشاور مدرسه منتظر مراجع بعدی!
نظر شما