تغییرات گریزناپذیر و تحولات بی‌مورد

در حالی که برخی تغییرات در خط دفاعی سپاهان کاملاً اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید اما برای بخشی دیگر از تحولات رخ‌داده در سازمان دفاعی تیم اصفهانی توجیه منطقی مشخصی وجود ندارد.

به گزارش ایمنا، در دیدار برابر پدیده از هفته دوم لیگ برتر که به سنگین‌ترین شکست سپاهان در تاریخ رقابت‌های لیگ برتر ختم شد ضعف دفاعی تیم اصفهانی بیش از هر چیز دیگری نمود داشت.

عملکرد دفاعی سپاهان در حالی مصادف با مقطع آغازین لیگ هفدهم با انتقادات زیادی مواجه شده است که در فاصله بین ۲ فصل خط دفاعی این تیم کاملاً متحول شد. با در نظر گرفتن آمار گل‌های دریافتی طلایی‌پوشان در لیگ شانزدهم (۳۴ گل در ۳۰ مسابقه) شاید این تغییرات نه تنها عجیب نباشد که ضروری به نظر رسد زیرا سپاهان اگرچه فصل را در رتبه نسبتاً بالای پنجمی به پایان رساند اما آمار دفاعی‌اش به برخی تیم‌های سقوط‌کرده شباهت داشت.

با این وجود، اگر تنها مقطع پایانی لیگ گذشته یعنی مشخصاً ۶ هفته‌ای که در آن زلاتکو کرانچار به جای عبدالله ویسی روی نیمکت سپاهان نشست ملاک ارزیابی قرار بگیرد با دریافت چهار گل در ۶ مسابقه آمار دفاعی قابل قبولی به تیم اصفهانی اختصاص می‌یابد. به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد که خط دفاعی سپاهان پس از روی کار آمدن کرانچار بهبود یافت به گونه‌ای که در هفته‌های پایانی فصل به ثبات رسید و وضعیت مناسبی پیدا کرد.

با این اوصاف، پس دیگر چه لزومی داشت خط دفاعی سپاهان در پایان فصل تا این اندازه دستخوش تغییر شود؟ البته که برخی تغییرات گریزناپذیر بود و مثلاً باشگاه اصفهانی نمی‌توانست مانع از جدایی نفراتی مثل شجاع خلیل‌زاده و احسان حاج‌صفی شود اما چرا نه تنها برای نگه داشتن موسی کولیبالی هیچ تلاشی صورت نگرفت که مدافعی که به رکن اصلی خط دفاعی سپاهان بدل شده بود به زبان بی‌زبانی به درب خروج هدایت شد؟ چرا عارف غلامی که در همان مقطع مورداشاره در پایان فصل گذشته به ترکیب اصلی رسیده بود و اتفاقاً عملکرد خوبی هم داشت در شروع فصل جدید به نیمکت سپاهان برگشته است؟

کد خبر 314414

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.