خبرگزاری ایمنا - گروه سیاسی - اعظم ملایی: تیرماه هر سال یادآور حوادث تلخی در تاریخ مردمسالاری ملت ایران است؛ در روز ۲ تیر ۱۲۸۷ ساختمان مجلس شورای ملی توسط قزاقان مسلح روس به فرماندهی کلنل لیاخوف با توپخانه هدف حمله قرار گرفت و آسیب دید. حادثه به توپ بستن مجلس که از خشنترین حوادث عصر مشروطه بود، نقطه اوج خصومت نظام استبدادی قاجار با مردم بود. این حادثه در دومین هفته رئیس الوزرائی میرزا احمدخان مشیرالسلطنه و در شرایطی که محمدعلی شاه با راهنمایی نظامیان روس نقاط مختلف تهران را به ستاد عملیاتی خود علیه مشروطه خواهان تبدیل کرده بود، رخ داد.
محمدعلی شاه که از زمان مرگ پدرش (مظفرالدین شاه) مایل به هیچگونه سازش و مماشات بارهبران نهضت مشروطه نبود، عملاً روبروی مردم، مشروطه خواهان و نمایندگان مجلس قرار گرفت. او پس از 2 سال مقاومت در برابر مشروطه، سرانجام در تیر 1287 برنامه خود را برای سرکوب مشروطهخواهان به اجرا درآورد. محمد علی شاه که پادشاهی وابسته و سرسپرده به خارج بود، لیاخوف - سردار روسی - را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد. با این انتصاب در اولین روزهای تابستان 1287، نقاط حساس تهران به تصرف نظامیان قزاق تحت فرماندهی افسران روسی درآمد. اطراف میدان بهارستان و مدرسه سپهسالار محاصره شد و توپخانه و سوارهنظام در مقابل مجلس مستقر شدند. تمام روزنامهها توقیف شدند و جنگ بین قوای قزاق و مشروطه خواهان آغاز شد.
روز دوم تیر 1287 که ساختمان مجلس به توپ بسته شد، اوج جنگ بود. حادثه دوم تیر سبب انحلال مجلس اول و به هم ریختن اوضاع تهران شد، ولی قیام هایی در تبریز، گیلان، اصفهان، مشهد و نقاط دیگر رخ داد که سبب پایان دوران استبداد صغیر شد. در مجموع عمر مجلس اول کمتر از دو سال بود و بیشتر وقت آن صرف حل و فصل اختلافات جزیی شد. پایان آن نیز ثمرهای خوش برای هیچ یک از گروههای درگیر و مردم به همراه نداشت. بدگمانیها، تهمتزدنها، سوء رفتارها و... از زمان صدور فرمان مشروطه تا به توپ بستن مجلس همه راههای مسالمتآمیز رسیدن به تفاهم ملی را مسدود کرد و مانع پیشرفت و توسعه کشور شد.
حال با گذشت بیش از صد سال از این حادثه تلخ، تیرماه امسال نیز درست در همان روز سالگرد حادثه به توپ بستن مجلس، حادثه تلخ دیگری در عرصه مردمسالاری و وحدت ملی ایران رقم خورد. در مراسم راهپیمایی روز قدس که آخرین جمعه ماه رمضان هر سال برای حمایت از ملت فلسطین و محکوم کردن اشغال گری رژیم صهیونیستی برگزار می شود، عده ای با شعار دهی علیه رئیس جمهور سبب شدند تا ماهیت ضد اسرائیلی این راهپیمایی ملی، رنگ اختلاف داخلی به خود بگیرد و رئیس جمهوری که با رأی 24 میلیونی مردم در انتخاباتی آزاد برگزیده شده ناچار به ترک مراسم شود.
این حادثه تلخ از ابعاد گوناگونی قابل تحلیل است؛ از یک زاویه می توان گفت وقوع چنین رویدادی به معنای آن است که اصول مردمسالاری دینی که مبنای آن همراهی جمهوریت و اسلامیت است، هنوز در جامعه ایرانی به خوبی نهادینه نشده و بخشهایی از جامعه ایرانی همچنان از درک و پذیرش این ترکیب میمون (جمهوریت و اسلامیت) عاجز مانده اند. نکته مهم دیگر فقدان بصیرت انقلابی و خودسرانه عمل کردن برخی افراد و گروههاست که بدون توجه به مصالح کشور و توصیه های مسئولین نظام، جایگاه راهپیمایی روز قدس را زیر سؤال بردند. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب پیش از این بارها به وضوح نظر خود را درباره شعار دادن علیه مسئولین اعلام کرده اند و از جمله در بخشی از سخنان خود در ۲۸ بهمن 91 فرمودند: «این را هم عرض بکنیم؛ این که من از بعضی مسئولان و سران کشور گلهگزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عدهای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، بنده با این کارها مخالفم؛ این را من صریح بگویم. بارها به کسانی که میتوانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانی که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهی و مؤمنند، خب نکنند. میبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است».
بدین ترتیب به نظر می رسد در شرایطی که منطقه خاورمیانه تحت تأثیر سیاستهای عربستان دچار آشوب و جنگهای خانمان سوز شده است، ایران هراسی به سیاست اولیه کشورهای عربی تبدیل شده و اشتیاق به تضعیف ایران تا جایی در بین این کشورها پیش رفته که سبب ائتلافهای مخفی و آشکار آنها با اسرائیل و در نتیجه فراموشی آرمان فلسطین شده، لزوم وحدت و یکپارچگی ملت ایران و حمایت قاطعانه انها از فلسطین بیش از پیش احساس می شود.
در چنین شرایطی، رویدادهای دوم تیرماه امسال و شعار دهی علیه رئیس جمهور نوک پیکان راهپیمایی روز قدس را از هدف اصلی خود که محکوم کردن همه ظالمان و مستکبران جهانی و در رأس آنها رژیم صهیونیستی است، منحرف کرد و به اشتباه وحدت ملی را نشانه رفت. بی شک ایجاد و پررنگ کردن اختلافات داخلی و کمرنگ شدن آرمانهای استکبار ستیز ملت ایران تنها خواسته مورد نظر دشمنان ایران و بهویژه رژیم صهیونیستی است. در صورتی که چنین رویکردهای اختلاف برانگیزی تداوم یابد، همچون دوران به توپ بستن مجلس، شاهد گرم شدن بازار بدگمانیها، تهمتزدنها و سوء رفتارها خواهیم بود و این امر در دوری باطل و بی حاصل، راه را بر توسعه و پیشرفت کشور می بندد و فرهنگ مدارا و قانون مداری را به محاق می برد.
نظر شما