خون دلها خرمش کرد

ساعت 2 بعد از ظهر بود که پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد خرمشهر، این سرو سربلند، پس از 35 روز پایداری و مقاومت که در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 19 ماه کشمکش با بیگانه، بار دیگر به آغوش گرم میهن بازگشت.

خبرگزاری ایمنا - گروه پایداری - محدثه احمدی: خرمشهر، شهری که برای ایران و ایرانی نماد مقاومت و پایداری، سربلندی و پیروزی، آزادی و آزادگی است. کسی نیست که در ایران زندگی کرده باشد و نام این شهر به گوشش نخورده باشد، جریانات آن را در جنگ نشنیده باشد و به پایداری و مقاومت این شهر پی نبرده باشد. شهر آزادگان که «خدا آن را آزاد کرد». آزادی آن روایتی است بس شنیدنی برای آزادی خواهانی که از ظلم و ستم بیزارند و به کشور، جان، مال و هموطنان خود غیرت می‌ورزند. روایت آزادی اش را عملیات بیت المقدس می‌سازد.

منصور بنایی هم از کسانی است که با ذره ذره جان خود این افتخار عظیم را با تمام وجود لمس کرده است؛ به یاد آورد روزهایی که در لشکر هشت نجف اشرف برای این عملیات بزرگ آماده می شد؛ «شهید احمد کاظمی پس از عملیات فتح المبین، رزمندگان را دوباره سازماندهی کرد وتعدادی نیرو باتوجه به خطیر بودن کار انتخاب کرد که من هم در میان آنها بودم. حدود 22 نفر بودیم که به پادگان شهید غیور اصلی منتقل شدیم. در این پادگان تحت آموزش نیروهای عراقی برای عملیات بیت المقدس آماده شدیم. عملیاتی که روز دهم اردیبهشت سال 61 آغاز شد.»

عملیات در مرحله اول با عبور از رودخانه کارون و پس از آن حرکت به سمت  مرز بین المللی و در نهایت آزادسازی شهر خرمشهر برنامه ریزی شده بود. اهداف مرحله اول عملیات شامل شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده اهواز – خرمشهر بود؛ همچنین ادامه پیشروی به سمت مرز بین الملل و آزادسازی خرمشهر از اهداف مرحله دوم بود.

او از سختی‌های ماجرا می‌گوید «ما باید از تپه دال خوئه حرکت می‌کردیم و باتوجه به نقشه و مسیر به جاده اهواز خرمشهر می‌رسیدیم. فاصله بین رودخانه کارون تا جاده اهواز خرمشهر که دست دشمن بود حدود 16 کیلومتر بود. در آن شب بارانی ساعت 11 شب پیاده حرکت کردیم». حرکتی که اتفاقات خوبی را درپی داشت، پیروزی ما و شکست دشمن؛ فقط کافی بود به جاده خرمشهر اهواز می‌رسیدند. این بار با آگاهی دشمن، فرصتی نصیبمان شد. دشمن با مشاهده پیشروی نیروهای ایران به طرف جاده و مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می‌رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد؛ یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

اینجا بود که برگ برنده‌ای برای ما ایجاد شده بود «عقب نشینی دشمن سبب افزایش سرعت ما شد. به دلیل سرعت عمل، گردان ما اولین گردانی بود که به جاده اهواز خرمشهر رسید. برخی از عراقی ها سردرگم بودند چراکه افراد گروه ما، برخی از عراقی‌ها را اسیر و برخی را که در حال فرار بودند با آر پی جی زدند».

در مرحله بعد قرارگاه نصر مأموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز کند. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19 اردیبهشت 1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی‌اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگانها داده شود. سرانجام  در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد. نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند؛ پس از آن ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد.

«فتح خرمشهر برای عراق بسیار سنگین بود. ساعت 10 فردای روز فتح جاده بود که پاتک های بسیار سنگینی از طرف عراق شروع شد. رزمنده‌های گردان که 16 کیلومتر جاده را طی کرده بودند و خسته بودند، تلفات بسیاری دادند». در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی میان قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

«شهید حشمت، فرمانده گردان ما، رزمنده ها را جمع کرد و گفت هر طور شده باید مقاومت کنیم؛ سپس رزمنده ها را به صورت گروهی پشت جاده تقسیم بندی کرد». نیروهای دشمن این بار با قوای بیشتری آمده بودند. «تانک‌های قدرتمندی که پشت سرهم توپ شلیک می‌کرد و بخشی از دپویی که خود عراقی ها پشت جاده خرمشهر اهواز ایجاد کرده بودند را تخریب می‌کرد». اما رزمندگان ما با قدرت‌نمایی و مقاومتی بیش از پیش دشمن را نا امید کردند. «با اسلحه های کلاشنیکف و آر پی جی مقاومت کردیم و تانکهایی که به جاده رسیده بودند را با برنامه ریزی از پیش تعیین شده محاصره کردیم و اجازه ندادیم به آن طرف جاده خرمشهر بیایند».

«وقتی عراقی ها مقاومت رزمندگان ما را دیدند عقب نشینی کردند». گرچه در این راه مجروحان و شهیدان بسیاری داده بودیم اما شیرینی پیروزی بعد از آن بر همه چیز غلبه می‌کرد؛ «در آن زمان بیشتر رزمندگان شهید مجروح شده بودند و توانی نداشتند. نیروهای ارتش برای کمک به ما ملحق شدند و برای استراحت رزمندگان جاده را پدافند کردند». 

ساعت 2 بعد از ظهر بود که پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد و خرمشهر به طور کامل آزاد شد. خرمشهر، این سرو سربلند، پس از 35 روز پایداری و مقاومت که در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 19 ماه کشمکش با بیگانه، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت. «در مرحله اول اگر این مقاومت وجود نداشت فتح خرمشهر محقق نمی‌شد. این مقاومت بود که عراقی ها را مستاصل کرد و منجر به عقب نشینی آنها شد و زمینه آزادی خرمشهر را ایجاد کرد. اگر چه همه ما بنا به فرمایش حضرت امام خمینی اعتقاد داریم خرمشهر را خدا آزاد کرد و تمام رزمندگان به امر الهی و فرمان حضرت امام خمینی بود که حضور داشتند و مقاومت کردند».

کد خبر 304243

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.