به گزارش خبرگزاری ایمنا، به گزارش خبرگزاری ایمنا، سلام بر تو ابراهیم، امروز گریه امانمان نمیدهد، اصفهانیها امروز برائت سنگ تمام گذاشتند، گرچه غم از دست دادن تو برای ما سنگین است اما این عاقبت و شهادت را به تو تبریک میگوئیم.
از هم اکنون آرام آرام مردم برای گرامیداشت یادت و خاطرههایت میآیند اما همه غمگین و با چشمانی گریان. مردم به گونهای ماتم تو را بر دل گرفته اند که گویی غم از دست دادن عزیز نزدیک سفر کرده خود را به دل دارند، در وصف تو چه بگوییم که همه مردم برای خادم بی ادعای خود بی قرارند.
مسئولین استانی و شهری اصفهان در ورودی خیمه ثارالله گلستان شهدا دست به سینه برائت میگریند و خوش آمد میگویند. در میان گلستان شهدای اصفهان ولوله است، جمعیت از هر سو اضافه میشود و من در سیل سوگواران تو گم میشوم. گوشهای آرام مینشینم و در بهت فرو میروم. ناگهان مداح اهل بیت با نوای «ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم» دلها را امام رضایی میکند و صدای ناله مردم به یاد خادم الرضای شهیدشان بلند میشود.
سلام بر تو ابراهیم، خادم امام رضا بودی و لایق این عنوان. به گفته خودت زندگیت توأم با مهر و محبت امام رضا بود و حالا امام رضا (ع) دستت را گرفت و از میان خاکیان جداست کرد و به افلاکیانت رسانید. آخر نام تو را از همان لحظه ولادت تا شهادت با عشق حضرت سلطان در مشهدالرضا گره زده بودند، روز میلاد امام رئوف رئیس جمهورمان شدی و در همان ابتدا به زیارت شاه خراسان رفتی و در روز میلاد امام خوبیها عیدی خود را که شربت شهادت بود از حضرت عشق گرفتی، نوش جانت.
در قطعهای از بهشت مداح اهل بیت پس از یاد امام رضا (ع) دلها را کربلایی میکند، نکند در زمان حادثه زمزمه یا ابوالفضل بر لب داشتهای؟ نکند با لبهای خشکیده جان داده باشی؟ صدای ضجه مردم دوباره بلند میشود.
نماز جماعت مغرب و عشای با شکوهی در میان گلستان شهدا برگزار میشود و پس از آن مراسم فاتحه خوانیت آغاز میشود.
سلام بر تو ابراهیم، ای بت شکن زمانه، مردم فهیم ما فراموش نمیکنند که در تمام دوران خدمتت در کسوت دادستانی به هیچ حدی باج ندادی و مغصوب فاسدان شدی و در کسوت ریاست جمهوری بت استکبار جهانی را شکستی. مردم اصفهان که نه مردم جهان برای تو میگریند و میگویند که در دلهای بی قرار آنها جای داری.
سلام بر تو ابراهیم، هنوز باورمان نشده که از میان ما پر کشیدهای و امید به بازگشتنت داریم. تویی که در میان مردم را بر تکیه زدن بر خنکای مسند ریاست جمهوری ترجیح دادی، ما تحول را در دوران خدمت تو دیدیم و با مفهوم خادم و مخدوم و خدمت آشنایمان کردی، عمار شدی و در دل رهبر عزیز انقلاب جای گرفتی.
آنقدر خدمات شبانه روزیت صادقانه و خالصانه بود که در دلهای مردم جای گرفتی و توقع مردم را در خدمتگزاری زیاد کردی؛ مردم هم برائت کم نگذاشتند؛ آمدند و به پاسداشت بی قراریهایت برائت سنگ تمام گذاشتند.
یادت هست که روزی گفتند سندروم سمت بی قرار داری؟ غافل از آنکه تو بی قرار شهادت بودی.
میگفتند از دادستانی به آستان قدس و از آستان قدس به قوه قضائیه و دوباره از قوه قضائیه به ریاست جمهوری میروی؛ چه تضمینی هست ریاست جمهوری را هم نیمه کاره برای سمت بالاتر رها کنی؟ درست فهمیده بودند، مگر سمتی بالاتر از شهادت هم هست؟! البته تا کسی شهید نباشد و شهیدانه زیست نکند، شهید نخواهد شد.
گفته بودی برای کشور از خود مایه میگذارم و به گفته خود صادق بودی. با همه مشکلاتی که در کشور از رؤسای پیشین به ارث برده بودی اما هیچگاه کسی نگفت که تو دروغگو یا مغروری. همیشه در بین مردم بودی و در خدمت مردم لباس سیدالشهدای خدمت را پوشیدی.
مراسم با نوای قرائت قرآن مسعود نیکدستی در گلستان شهدای اصفهان به انتهای خود میرسد.
و آخرین سلام بر تو ابراهیم، روزی که به دنیا آمدی و روزی که از جهان رفتی و روزی که زنده برانگیخته خواهی شد.
به گزارش ایمنا، آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور که برای افتتاح سد مرزی «قیز قلعهسی» به آذربایجان شرقی سفر کرده بود، به علت سانحهای که برای بالگرد حامل وی و همراهانش رخ داد، به شهادت رسید.
نظر شما