۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

در روزگاری که ایران اسلامی درگیر یک جنگ نابرابر شد، ورزشکارانی بودند که از شهرت و مدال قهرمانی گذشتند تا مدال زرین شهادت بر سینه‌شان بنشیند، مردانی که نامشان در تاریخ ماندگار شد و امروز به مناسبت روز تربیت‌بدنی و ورزش از تعدادی از آنها نام خواهیم برد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، جنگ، زن و مرد، پیر و جوان نمی‌شناخت، پای ارتش بعثی که به این سرزمین باز شد همه سر از پا نشناختند تا چنگال اهریمنی دشمن را از این مرزوبوم دور کنند و اجازه دست‌درازی به خاک و آب ایران اسلامی را ندهند.

در میان مردانی که علم دفاع از میهنشان را برافراشتند، ورزشکارانی هم بودند که از شهرت و مدال قهرمانی گذشتند و پلاک رزمندگی به گردن آویختند تا کسی نگاه چپ به وطنشان نداشته باشد.

هم‌زمان با روز تربیت‌بدنی و ورزش از شهدای ورزشکاری نام خواهیم برد که به میدان جهاد شتافتند و مدال زرین شهادت بر سینه‌شان نشست تا مردان ماندگار تاریخ نام بگیرند.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

ابراهیم هادی، شهیدی که علاقه زیادی به ورزش باستانی داشت

کمتر کسی است که نام شهید «ابراهیم هادی» به گوشش نخورده باشد، شهیدی که علاقه زیادی با ورزش باستانی داشت و درس‌های مردانگی که از گود زورخانه فرا گرفته بود را در ارتفاعات سر به فلک کشیده «بازی‌دراز» و «گیلانغرب» و دشت‌های سوزان جنوب به نمایش گذاشت.

ابراهیم در نخستین روز از دومین ماه سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان چشم به این دنیای خاکی گشود، چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش مشهدی محمدحسین به او علاقه خاصی داشت.

ابراهیم دوران دبستان را در مدرسه طالقانی و دبیرستان را در مدارس ابوریحان و کریم‌خان گذراند و سال ۱۳۵۵ دیپلم ادبی گرفت، از همان سال‌های پایانی دبیرستان مطالعات غیردرسی را شروع کرد، حضور در «هیئت جوانان وحدت اسلامی» و همراهی و شاگردی استادی نظیر «علامه محمد تقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود.

ابراهیم هم‌زمان با تحصیل، در بازار تهران مشغول کار بود. پس از پیروزی انقلاب در سازمان تربیت‌بدنی مشغول و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. اهل ورزش بود، با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد و در والیبال و کشتی مهارت قابل توجهی داشت.

او هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه ایستاد، حماسه‌هایش در این مناطق هنوز در یاد هم‌رزمانش می‌درخشد، او در عملیات «والفجر مقدماتی»، پنج روز به همراه بچه‌های گردان «کمیل» و «حنظله» در کانال‌های «فکه» مقاومت کردند و تسلیم دشمن نشدند.

بیست‌ودوم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ آخرین روزی بود که دوستان ابراهیم او را دیدند، همان روزی که مرد میدان شجاعت و دلاوری، مدال شهادت را بر گردن آویخت.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

پهلوان سعید و نمایش مردانگی در شرق دجله

حالا که صحبت از ورزش باستانی و زورخانه‌ای به میان آمد، باید از پهلوان سعید هم بگوییم، پهلوان سعیدی که زمانی که به شهادت رسید، سن و سال زیادی نداشت، اما الگویی شد برای همه پهلوانان و ورزشکاران این خاک که دل در گرو عشق حیدر کرار دارند.

پهلوان سعید، سال ۱۳۴۸ در خانه‌ای چشم باز کرد که پدرش، حاج اکبرعلی طوقانی از ورزشکاران باستانی و بنام تهران بود و همان پدر بود که بذر ورزش را در دل پسر نشاند تا از همان سنین کودکی پایش به گود زورخانه باز شود.

علاقه زیاد او به شیرین کاری در ورزش باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند و با ارائه نمایش‌های زیبا، همه را متحیر سازد، شش سالگی سعید مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی و در هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولان رده‌بالای مملکتی در سال ۱۳۵۶ توانست تنها در عرض سه دقیقه، ۳۰۰ دور به دور خود بچرخد و با اجرای حرکات منحصربه‌فرد، بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود سازد.

جنگ که شروع شد، پهلوان سعید این بار لباس جهاد بر تن کرد و مردانه پای میدان نبرد ایستاد، حضور در کنار رزمندگان «گردان میثم» لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) در عملیات «بدر» در زمستان سال ۱۳۶۳، به قدری برای او مهم بود که با وجود بیماری شدید، از بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خود را به راهیان نبرد رساند و توانست به عنوان پیک و پیام‌رسان فرمانده در عملیات حضور پیدا کند، او شامگاه بیست‌ودومین روز اسفندماه در شرق دجله به شهادت رسید.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

وقتی شلمچه، عروجگاه مارادونای ایران شد

در میان شهدای ورزشکار، نام ورزشکاری می‌درخشد که به دلیل سبک بازی و استیل بدنی به مارادونای ایران شهرت یافته بود، مهدی رضایی‌مجد، زمستان سال ۱۳۴۲ در محله پاچنار، یکی از محلات قدیمی تهران به دنیا آمد، دوران نوجوانی او با درس و ورزش همراه بود، مهدی فرزند چهارم خانواده‌ای ورزشی است که با کشتی ورزش خود را آغاز کرد و حتی قهرمان هم شد و با توصیه بردار بزرگترش حاج‌اکبر رضایی‌مجد به سمت فوتبال رفت.

در دوران مبارزات انقلاب همراه به توزیع اعلامیه‌های امام (ره) و همراه با مردم در تظاهرات حضور می‌یافت به گونه‌ای که اهالی محله از او به عنوان «امیری کوچک» یاد می‌کردند.

مهدی در فوتبال در تیم‌های آذر، اکباتان و تهران جوان بازی کرد و توانست به تیم پرسپولیس بپیوندد و با این باشگاه قرارداد امضا کرد و چهارماه در تمرینات پرسپولیس حضور داشت، او ۱۵ گل برای تیم ملی جوانان زد و کاپیتان تیم ملی جوانان بود.

رضایی‌مجد دهم اسفندماه سال ۶۵ در عملیات تکمیلی «کربلای ۵» در منطقه عمومی شلمچه شهید شد، مهدی دهم اسفندماه به دنیا آمد و دهم اسفندماه هم به هم‌رزمان شهیدش پیوست.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

شهید ناصر کاظمی در سال ۱۳۳۵ در شهر تهران به دنیا آمد. او در سال ۱۳۵۶ وقتی ورزشکاران آمریکایی برای برگزاری مسابقات کشتی به ایران آمدند، به همراه تعدادی از دانشجویان تصمیم گرفت در سالن مسابقات به دلیل اعتراض به حمایت‌های آمریکا از شاه، پرچم آن کشور را به آتش بکشد، در نهایت به جرم فعالیت‌های سیاسی و آتش زدن پرچم آمریکا دستگیر شد و هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی و بر اثر فشارهای داخلی به رژیم پهلوی، با بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد.

ناصر سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه درآمد و در اولین مأموریت سازمانی، برای فرونشاندن آشوب‌های فرقه‌گرایانه خوزستان که با پشتیبانی و حمایت سازمان اطلاعات عراق، انجام می‌شد، به آن استان اعزام شد و پس از پایان آن آشوب‌ها، در خوزستان ماند.

او در سال ۵۹ به سمت فرمانداری پاوه منصوب و با اشرار و ضدانقلاب مبارزه کرد و پس از یک‌سال‌ونیم تلاش بی‌وقفه، در سال ۱۳۶۰ به سمت فرماندهی سپاه کردستان رسید و ششم شهریورماه سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید، ناصر فوتبالیستی بود که سابقه بازی در لیگ تخت جمشید به همراه استقلال را داشت.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

محمد قورچانی، شهیدی که به نیروهای فلسطینی آموزش می‌داد

در این روزها که جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردمان فلسطین در نوار غزه به اوج خود رسیده است، باید از شهید ورزشکاری نام ببریم که روزگاری به آموزش نیروهای فلسطینی برای مبارزه با اسرائیل می‌پرداخت.

محمد قورچانی در سال ۱۳۴۸ در یکی از محله‌های خمینی‌شهر به دنیا آمد و تکواندو را نزد استاد کره‌ای به نام جونگ که دان شش داشت، فراگرفت، او در سال ۱۳۵۰ پس از بازگشت از تهران بنیان‌گذار تکواندو در اصفهان شد و باشگاه ورزشی ولی‌عصر (عج) را در ملک‌شهر تأسیس کرد و پس از درگیری در فلسطین و لبنان، وی به همراه شهید مصطفی چمران و تعدادی از ورزشکاران باشگاه به لبنان رفت.

پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه جمعی از ورزشکاران باشگاه (کمربندمشکی‌ها) در جبهه حاضر شد و به همراه شهید چمران نقش بسزایی در سازماندهی اوضاع داشت، او فرمانده گردان تیپ ۲۵ کربلا بود و سرانجام در سال ۶۱ و در عملیات فتح در جبهه شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

از شاگردان بزرگ شهید قورچانی می‌توان به مرحوم حاج‌زمان خلیلی، استاد عباس خسروی و دو تن از کارگردانان سینمای دفاع مقدس (ابوالقاسم طالبی و مجتبی راعی) و بسیاری از داوران و مربیان رده‌بالای فدراسیون تکواندو کشور اشاره کرد.

۶ شهید شاخص ورزشکار جنگ تحمیلی؛ از پهلوان سعید تا فوتبالیستی که فرمانده سپاه شد

کاپیتانی که فرمانده گردان توپخانه شد

نمی‌توان از شهدای ورزشکار نام برد اما نامی از شهید حسن غازی به میان نیاورد، فرمانده گروه ۱۵ توپخانه که زمانی کاپیتانی تیم سپاهان را برعهده داشت، سردار شهید حسن غازی در سال ۱۳۳۸ در خانواده‌ای مذهبی در اصفهان متولد شد. او در ۱۶ سالگی به عنوان کاپیتان تیم فوتبال جوانان سپاهان بسیار خوش درخشید و با شرایط فنی و تکنیکی بالایی که داشت در مسابقات قهرمانی آسیا به تیم ملی جوانان کشور دعوت شد.

شهید غازی همچنین بازوبند کاپیتانی تیم سپاهان را هم به بازو بست، پس از پایان دوره دبیرستان در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان پذیرفته و مشغول به تحصیل شد، با شروع جنگ تحمیلی شهید غازی عزم نبرد با دشمن بعثی را کرد و پس از چند ماه حضور در جنگ و کسب تجربه در آبشارهای توپخانه به عنوان فرمانده گردان توپخانه منصوب شد، او در عملیات خیبر آسمانی شد و پیکر مطهرش برای همیشه در جزیره مجنون باقی ماند.

کد خبر 697075

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۹
    0 0
    شهید شاخص ورزش سردار شهید حسین قجه‌ای است که شما نامی ازش نمیبرید